فرآیندهای عصببیولوژیکی که نوجوانی را تعریف میکنند و بر ریسکپذیری تأثیر میگذارند، پیچیده هستند و نقشی که ایفا میکنند بهعنوان یک عامل کلیدی در رفتار نوجوان ظاهر میشود. این فرآیندها باید در زمینه رشد روانی و تأثیرات اجتماعی درک شوند. ب. برادفورد براون مروری بر رشد روانی اجتماعی و ریسک پذیری نوجوانان ارائه کرد و والری رینا تحقیقات اخیر در مورد استدلال و تصمیم گیری را همانطور که در ریسک پذیری نوجوانان به کار می رود بررسی کرد.
براون با وظایف روانی اجتماعی اولیه ای که نوجوانان باید انجام دهند آغاز کرد. به زبان ساده، چهار وظیفه کلیدی وجود دارد:
-
برجسته شدن - توسعه هویت و دنبال کردن خودمختاری،
-
تناسب - پیدا کردن وابستگی های راحت و جلب پذیرش از سوی همسالان،
-
برای اندازه گیری - توسعه شایستگی و یافتن راه هایی برای دستیابی، و
-
به دست گرفتن - تعهد دادن به اهداف، فعالیت ها و باورهای خاص.
او دو روش را شناسایی کرد که در آن این وظایف اساسی با خطراتی که نوجوانان متحمل می شوند مرتبط می شوند. اولاً، بسیاری از رفتارهای مخاطره آمیز می توانند انجام موفقیت آمیز این وظایف را تقویت کنند یا مانع انجام آن شوند. دوم، نوجوانان ممکن است به رفتارهای پرخطر روی بیاورند تا به خود کمک کنند تا با شکست در یکی از این زمینه ها کنار بیایند.
براون ابتدا به رابطه بین ریسک پذیری و رشد هویت نگاه کرد که توسط برخی از روانشناسان عمدتاً به عنوان یک فرآیند روانشناختی فردی و از سوی برخی دیگر بیشتر به عنوان یک فرآیند اجتماعی در نظر گرفته شده است. در دیدگاه اول، که در اصل با کار اریک اریکسون مرتبط بود، وظیفه به عنوان فرآیندی در نظر گرفته میشود که فرد از دیدگاههای دیگران، بهویژه والدین، فاصله میگیرد تا درک روشنی از اینکه فرد بهعنوان یک شخص کیست و چگونه میخواهد. در دنیا رفتار کن هنگامی که این فرآیند موفقیت آمیز باشد، افراد احتمالاً از ریسک پذیری عمده اجتناب می کنند، اما برای افرادی که وضعیت هویت پراکنده تری دارند، ممکن است ارتباطی با مصرف مواد مخدر و سایر خطرات وجود داشته باشد. کسانی که دیدگاه دوم را در نظر می گیرند، فکر می کنند که افراد حس خود را از دنیای اجتماعی می گیرند و علاقه اصلی آنها به نحوه درک آنها و نحوه واکنش دیگران به آنها است. نتیجه ممکن است یک احساس هماهنگ و ایمن از خود باشد، اما برای افرادی که این فرآیند را در یک زمینه اجتماعی که در آن ریسکپذیری یک هنجار است، طی میکنند، احتمالاً بیشتر مستعد ریسکپذیری هستند. 1
محققان مؤلفههای دیگری را شناسایی کردهاند که در شکلگیری هویت نیز نقش دارند، مانند شناسایی بر اساس جنسیت، قومیت و گرایش جنسی. بخشی از وظیفه نوجوانان این است که معیارهای این هویت های احتمالی را تشخیص دهند، آنها را ارزیابی کنند و تصمیم بگیرند که آیا و چگونه آنها را در احساس شخصی خود از خود بگنجانند یا خیر. این فرآیند چالش خاصی برای جوانان مهاجر است که اغلب باید هم فرهنگ خانواده و گروه قومی یا ملی و هم فرهنگی را که به آن مهاجرت کرده اند رمزگشایی کنند. تحقیقات بر روی جوانان مهاجر نشان داده است که در این شرایط، بسیاری از جوانان ترجیح میدهند یا به فرهنگ خانه خود پایبند باشند، با آداب و رسوم سنتی و سبک لباس پوشیدن مطابقت داشته باشند و شهرت یک پسر یا دختر خوب را به دست آورند، یا این گزینه را رد کنند. طرفداری از هویت آمریکایی تر. جهت گیری آمریکایی اغلب به معنای همراهی با همتایان ریسک پذیر است.