loading...
روانشناسی و مشاوره آنلاین
خجسته بازدید : 0 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

بعضی افراد و دیدم که به دلایل مختلفی وقتی با غیر همجنس خودشون روبرو میشن استرس میگیرن، خجالت میکشن، موذب هستن و …

شاید الان یسریا بگن وا مگه میشه؟ دیگه دوره ی این چیزا گذشته و … اما واقعا این مسائل هست و خیلی وقتا علل موجهی هم داره.ما تو این مقاله به این میپردازیم که چرا خیلی ها رفتن پیش یک روانشناس خانم رو به آقا ترجیح میدن و چرا بیشتر زنان دوست دارن روانشناس بشن؟

خیلی از افراد بنابر دلایل خاصی هنگام انتخاب یک درمانگر، ترجیحات جنسیتی دارند و دلشان می خواهد توسط یک خانم دکتر روانشناس مشاوره بشوند.

مهمترین دلیل این است که بعضی اشخاص با جنس زن راحت تر هستند و میتوانند بسادگی و با آرامش در مورد موضوعات خصوصی و تجربیاتشان با روانشناس خانم صحبت کنند.البته لزوما اینطور نیست که هرجنسی با هم جنس خودش راحت ارتباط برقرار کند اما در اکثر مواقع یک زن ترجیح می دهد با یک خانم دیگر در مورد مسائلش حرف بزند شاید به این دلیل باشد که زنان حرف هم را بهتر می فهمند.

از طرفی هم ممکن است یک زنی که در زندگی اش خشونت های مردانه را تجربه کرده یا مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته، با یک روانشناس مرد، احساس راحتی نکند زیرا فرد در مواجه با این درمانگر دچار استرس میشود و این، ما را از هدف جلسات درمانی دور می کند.

گاهی هم پیش می آید که مراجع می خواهد در خصوص مسائل جنسی و تجربیاتش با درمانگر صحبت کرده و از او سوالاتی بپرسد و شرم و حیا اجازه نمی دهد که این دسته از مشکلات را با غیر همنجس مطرح کند. بنابراین ترجیح می دهد که از راهنمایی های یک خانم دکتر روانشناس برای حل مسائل محرمانه اش استفاده کند.

چطور یک دکتر روانشناس زن خوب  پیدا کنم؟

شاید پیدا کردن یک دکتر روانشناس زن خوب در تهران نیاز به صرف زمان و تلاش داشته باشد اما مطمئن باشید ارزشش را دارد.

شما برای درمان به شخصی احتیاج دارید که بتوانید به او اعتماد کنید ، با او درباره موضوعات دشوار و اسرار صمیمی صحبت کنید و راحت باشید. میتوان گفت درمانگر در روند بهبودی شما شریک خواهد بود.بنابراین تا زمانی که نتوانید یک رابطه خوب با درمانگر خود برقرار کنید ، جلسات درمان برایتان موثر نخواهد بود.

پس بهتر است در ابتدا برای یافتن یک روانشناس خانم خوب در تهران کمی وقت بگذارید. خیلی خوب است که از روانشناسی کمک بگیرید که بطور تخصصی در زمینه مشکل شما کار می کند و در آن زمینه تجربیات زیادی دارد.

حتی اگر درمانگر از همه جهات عالی بنظر میرسد و تمام خصوصیاتی که می خواهید دارد اما حس خوبی نسبت به او ندارید بهتر است که به حس خود اعتماد کنید و به فرد دیگری برای درمان مراجعه کنید.

چرا تعداد روانشناس خانم از آقا بیشتر است؟

بنابر دلایل متعددی بسیاری از زنان دوست دارند روانشناس بشوند.برخی از نتایج نشان می دهد که تعداد روانشناس خانم از آقا بیشتر است .

زنان بدلیل اینکه تارهای بیشتری در کالوزوم خود دارند می توانند از هردو نیمکره مغزشان بخوبی استفاده کرده و واقعیات و احساسات را بخوبی از هم تشخیص دهند که این باعث درک بیشتر و همدلی احساسی با بیمار می شود.

زنان نسبت به مردان پرحرف تر بوده و قادرند افکار را به کلمات تبدیل کنند. استفاده صحیح از کلمات در جلسات درمانی امری اساسی است.

زنان بخاطر بزرگ بودن ناحیه هیپوکامپوس مغزشان حافظه ی قوی تری دارند و با کمک آن به سوابق پزشکی بیماران خود دسترسی دارند.

در توضیح اینكه چرا زنان بیشتر از مردان در رشته روانشناسی تحصیل می كنند باید بگوییم که زنان براحتی می توانند خودشان را بجای شخص دیگر قرار دهند و این هنگام همدلی با بیمار بسیار مفید است.

یک روانشناس خانم قادر است همزمان چندین کار را در جلسات درمانی انجام دهد. به عنوان مثال می تواند همزمان با تماشای زبان بدن و گوش دادن به صحبت های بیمار ، فکر کند، جلسات گذشته را بخاطر بیاورد ، و آنها را تجزیه و تحلیل کند.

3 تن از بزرگترین روانشناس های زن جهان

شاید فکر کنید که همه روانشناسان اولیه، مرد بودند. اما واقعیت این است که زنان از همان روزهای ابتدایی به روانشناسی کمک کرده اند. برآوردها نشان می دهد که در اوایل دهه 1900 ، تقریباً 12٪ از روانشناسان در آمریکا زن بودند.

یکی از بزرگترین روانشناس های زن جهان ، آنا فروید بود. آنا دختر روانکاو مشهور زیگموند فروید است که در روانشناسی شناخته شده و تأثیرگذار بود. آنا فروید نه تنها عقاید پدرش را گسترش داد ، بلکه به توسعه روان درمانی کودک نیز کمک کرد.

مری ویتون کالکینز به عنوان اولین رئیس زن انجمن روانشناسی آمریکا در طول زندگی حرفه ای خود ، بیش از صد مقاله تخصصی در زمینه های روانشناسی نوشت و مشهور شد.

لتا استتر هولینگ ورث یکی از پیشگامان علم روانشناسی در امریکا بود که مطالعات گسترده ای را روی روانشناسی زنان انجام داد و نشان داد که زنان به اندازه مردان باهوش و توانا هستند.

 

دکتر روانشناس زن خوب در  تهران

اگر بنابر دلایل مختلفی که بصورت خودآگاه یا ناخودگاه در وجود شما هست نمیتوانید مشکل تان را با روانشناس آقا در میان بگذارید و دنبال یک دکتر روانشناس زن خوب در  تهران هستید دکتر فرزانه محمدی انتخاب شایسته ای برای شما هستند.

هر روانشناسی که انتخاب می کنید چه مرد چه زن باید یکسری ویژگی ها داشته باشد:

شنونده فعال و خوبی باشد

یکی از مهمترین مهارتهایی که یک روانشناس می تواند داشته باشد ارتباطات است. روانشناسان باید مشتاقانه و با تمرکز کامل صحبت های بیمار را بشنوند و برای داشتن اطلاعات بیشتر هرجا لازم است سوال بپرسند.

همدل و همراه باشد

یکی از اولین قدم هایی که روانشناس هنگام ملاقات با یک بیمار تازه باید بردارد ایجاد ارتباط خوب است. برقراری رابطه خوب مهم است زیرا بیماران را تشویق می کند تا به متخصص اعتماد کنند و احساسات خود را براحتی بیان کنند.

صبور باشد

درمان یک بیمار آسان و سریع نیست.از اینرو روانشناسان باید صبور باشند و قبول کنند که هر بیمار نیاز به زمان متفاوتی برای پیشرفت و بهبود دارد.ممکن است درمان یک فرد سالها طول بکشد مخصوصا اگر قبلا با ضربه های شدیدی روبرو شده باشد.

خجسته بازدید : 3 پنجشنبه 14 تیر 1403 نظرات (0)

توهم احساسی است که واقعی به نظر می‌رسد، اما در حقیقت توسط ذهن شما ایجاد می‌شود. توهم می‌تواند روی تمام حواس پنچ‌گانه تأثیر بگذارد. برای مثال، ممکن است یک تصویر غیرواقعی ببینید یا صدایی را بشنوید که سایر افراد حاضر در اتاق نمی‌توانند آن را بشنوید. علت توهم متنوع است و می‌تواند از بیماری‌های روانی تا عوارض جانبی داروها و بیماری های جسمی متغیر باشد.

بسته به علت توهم باید برای درمان به روانپزشک، متخصص مغز و اعصاب یا پزشک عمومی مراجعه کنید. درمان بیماری‌ زمینه‌ای می‌تواند به رفع توهم کمک کند. همچنین ممکن است پزشک راهکارهای دیگری مانند افزایش زمان خواب را توصیه کند. با دیجی‌کالا مگ همراه باشید تا با انواع توهم و دلایل بروز آن آشنا شوید.

انواع توهم

توهم ممکن است بینایی، بویایی، چشایی، شنوایی یا لامسه را تحت تأثیر قرار دهد.

توهمات بصری

توهم بصری (Visual hallucinations) شامل دیدن اشیاء، افراد یا نورهایی می‌شود که وجود ندارند. به‌عنوان مثال، ممکن است فردی را ببینید که در اتاق نیست یا چراغ‌های چشمک‌زنی را مشاهده کنید که هیچ کس دیگری نمی‌تواند آن‌ها را ببیند.

توهمات بویایی

توهم بویایی (Olfactory hallucinations) حس بویایی شما را درگیر می‌کند. برای مثال، ممکن است هنگام بیدار شدن در نیمه شب بوی نامطبوعی به مشام شما برسد یا احساس کنید که بدنتان بوی بدی می‌دهد، در حالی که در واقعیت این‌طور نیست. علاوه بر این، ممکن است عطرهایی مانند بوی گل را استشمام کنید که برای شما لذت‌بخش است.

توهمات چشایی

توهم چشایی (Gustatory hallucinations) شبیه‌ی توهم بویایی است، اما به جای بویایی حس چشایی شما را درگیر می‌کند و باعث می‌شود طعم‌هایی را حس کنید که اغلب عجیب یا ناخوشایند هستند. یکی از علائم نسبتاً شایع در مبتلایان به صرع توهم چشایی است که اغلب باعث احساس طعم فلز در دهان می‌شود.

توهمات شنوایی

توهم شنوایی (Auditory hallucinations) از رایج‌ترین توهماتی است که ممکن است یک فرد تجربه کند. در این شرایط ممکن است صدای شخصی را بشنوید که با شما صحبت می‌کند یا به شما می‌گوید که کارهای خاصی را انجام دهید. صدا ممکن است عصبانی، خنثی یا صمیمی باشد. نمونه‌های دیگر این نوع توهم شامل شنیدن صدای راه رفتن افراد در اتاق یا ضربه زدن مکرر است.

توهمات لمسی

توهمات لمسی (Tactile hallucinations) شامل احساس لمس یا حرکت روی بدن می‌شود. برای مثال، ممکن است احساس کنید که حشرات روی پوست شما می‌خزند یا اندام‌های داخلی شما در حال حرکت هستند. همچنین احتمال دارد دست‌های کسی را روی بدن خود احساس کنید.

علت توهم

عوامل مختلفی در بروز توهم نقش دارند که رایج‌ترین آن‌ها عبارتند از:

دیابت

زمانی که قند خون شما برای مدت طولانی بالاتر از حد طبیعی باشد، ممکن است دچار توهم شوید. اگر قند خون به بیش از ۶۰۰ میلی‌گرم در دسی‌لیتر (mg/dL) برسد، به سندرم هیپرگلیسمی هیپراسمولار مبتلا می‌شوید. این سندرم یکی از عوارض جدی دیابت است که باعث تشنگی شدید، تب، گیجی و توهم می‌شود. در این شرایط برای کاهش قند خون و تأمین مایعات و الکترولیت‌های مورد نیاز بدن به داروهای تزریقی یا داخل وریدی (IV) نیاز دارید.

اسکیزوفرنی

اسکیزوفرنی یک اختلال روانی جدی است که تفکر، رفتار و احساسات را تحت تأثیر قرار می‌دهد و با علائم مختلفی مثل توهم و هذیان‌ همراه است. این بیماری عملکردهای روزانه‌ی فرد را مختل می‌کند و مبتلایان به آن به درمان مادام‌العمر نیاز دارند. درمان سریع و به موقع می‌تواند قبل از بروز عوارض جدی به کنترل علائم بیماری کمک کند.

شنیدن صداهای غیرواقعی در سر یکی از علائم رایج اسکیزوفرنی است که حدود نیمی از بیماران به آن مبتلا می‌شوند. بعضی از افراد هم ممکن است دچار توهمات بصری شوند. در حال حاضر، پزشکان علت بروز این علائم را نمی‌دانند، اما معتقدند که ترکیبی از عوامل مختلف شامل تغییرات مغز، ژنتیک و محیط در بروز آن‌ها نقش دارند. داروهای ضد‌روان‌پریشی می‌توانند به کاهش این علائم کمک کنند.

بیماری پارکینسون

بیماری پارکینسون

بیماری پارکینسون یک اختلال پیشرونده‌ی سیستم عصبی است که روی حرکات بدن تأثیر می‌گذارد. غالباً علائم این بیماری به تدریج و از یک سمت بدن شروع می‌شود و خود را به صورت لرزش اندام‌ها، کند شدن حرکات، سفتی عضلات و تغییر گفتار نشان می‌دهد. بیشتر این علائم به دلیل از بین رفتن سلول‌های عصبی سازنده‌ی دوپامین ایجاد می‌شوند. دوپامین یک پیام‌رسان شیمیایی است که کاهش آن به فعالیت غیرطبیعی مغز منجر می‌شود. علت بیماری پارکینسون ناشناخته است، اما احتمالاً ژن‌ها و بعضی از سموم در بروز آن نقش دارند.

بیش از نیمی از مبتلایان به این بیماری دچار توهم یا هذیان می‌شوند و معمولاً توهمات بصری دارند. کارشناسان از علت دقیق بروز این علائم آگاه نیستند، اما به نظر می‌رسد که تغییر مغز که در اثر خود بیماری یا استفاده از روش‌های درمانی ایجاد شده، در بروز آن‌ها مؤثر است. ممکن است پزشک از داروهای ضدروان‌پریشی برای کنترل توهمات در این بیماران استفاده کند.

خجسته بازدید : 4 سه شنبه 12 تیر 1403 نظرات (0)

بیماریهای اعصاب و روان در همه افراد و در هر سنی ممکن است بروز کند، اما بروز آن در افراد سالمند خطرات بیشتری در پی دارد. علت آن هم افزایش تنش و ابتلا به بیماریهای دیگر در دوره سالمندی است. بنابراین افراد مسن آسیب پذیرتر از افراد جوان هستند. اما بیماریهای اعصاب در سالمندان شامل چه مواردی میشود؟ در این محتوا قصد داریم به بررسی مهمترین بیماریهای اعصاب در افراد سالمند و درمان آنها بپردازیم.

انواع بیماریهای اعصاب در سالمندان

افسردگی و از دست دادن روحیه 

انسانها به طور طبیعی با پا گذاشتن به دوره کهنسالی، به دلایل گوناگونی مانند تنهایی، ازدواج یا مهاجرت فرزندان، از دست دادن عزیزان و از دست دادن نیروی جوانی احساس پژمردگی میکنند. تا جایی که حدود نصف سالمندان به بیماری افسردگی دچار میشوند. در این هنگام سالمند، احساس غم و اندوه، ناامیدی و بی تفاوتی میکند و کاهش اشتها، اختلال در خواب، دوری از جمع و عدم تحرک در او پیدا میشود. برای اطلاعات بیشتر مقاله افسردگی در سالمندان را مطالعه نمایید.

انواع بیماریهای اعصاب در سالمندان

آلزایمر و اختلال در حافظه

بیماری آلزایمر نیز از بیماریهای اعصاب در سالمندان به شمار میرود و به دنبال بروز آن، رفته رفته حافظه سالمند ضعیفتر میشود و در صورت عدم کنترل آن، به طور کامل دچار فراموشی میشود. تا جایی که حتی همسر یا فرزندان خود را به یاد نمی آورد. در این مرحله ممکن است قدرت کنترل ادرار و مدفوع خود را از دست بدهد و دست به کارهای غیر ارادی مانند بیرون رفتن از خانه به تنهایی بزند. برای اطلاعات بیشتر درباره بیماری آلزایمر کلیک کنید.

پارکینسون 

یکی دیگر از مهمترین بیماریهای اعصاب و روان دوران سالمندی بیماری پارکینسون است. پارکینسون یک اختلال عصبی است که بر قیمتی از مغز تاثیر میگذارد و برخی حرکات بدن را مختل میکند. در این حال ممکن است فرد سالمند توانایی کنترل تعادل خود را نداشته باشد یا دستها و سر او دچار لرزش شدیدی بشود. گاهی برخی از اعمال بدن مانند پلک زدن، حرکات دست و پا و لبخند زدن در پارکینسون به طور ناخودآگاه اتفاق می افتد. رفتار بیماری پارکینسون را به طور کامل در مقاله ای جدا بررسی کرده ایم.

نوروپاتی در سالمندان

نوروپاتی بیماری است که در آن رشته های عصبی بدن فرد آسیب میبیند. از جمله مهمترین عوامل ایجاد این بیماری، بیماریهای متابولیکی مانند دیابت، کم خونی، تیروئید و بیماریهای روماتیسمی میباشد. این بیماری انواع و درجات مختلفی دارد. در صورتی که اعصاب حرکتی سالمند را درگیر کند، او دیگر قادر به حرکت نیست. گاهی ممکن است بیمار دچار اختلات حرکتی شود یا ممکن است در صورت درگیری اعصاب حسی، بیمار سالمند دچار گزگز و مور مور شدن دست و پا شود. 

اختلالات خواب در سالمندان

در برخی افراد سالمند، بیماری اعصاب به صورت اختلال در خواب خود را نشان میدهد. در این هنگام ممکن است خواب فرد زیاد یا کم شود یا بی کیفیت و سبک شود. اختلال خواب در میان سالمندان بسیار شایع است. در صورتی که خواب سالمند دچار اختلال شود و از خواب با کیفیت بی بهره شود، ممکن است به مرور مشکلات جسمی، اضطراب و افسردگی یا پرخاشگری در فرد ظاهر شود.

اضطراب و استرس در سالمندان

مشکلات و عوامل مختلفی میتواند موجب بروز اضطراب در سالمندان شود. از دست دادن عزیزان، دوری فرزندان، ترس از بیماری، ترس از تنهایی و ترس از مرگ میتواند از جمله این موارد باشد. اضطراب و استرس در سالمندان به همینجا ختم نمیشود و مشکلاتی مانند ناراحتی های قلبی عروقی، ناراحتی های گوارشی و ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن را به دنبال دارد. 

درمان بیماریهای اعصاب در افراد سالمند

درمان بیماریهای اعصاب در سالمندان بسته به نوع اختلالی که ایجاد شده است، متفاوت میباشد. اما اگر بخواهیم به صورت کلی موارد درمان آنها را نام ببریم میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

  • دوری از عدم تحرک و ورزشهای منظم روزانه
  • ایجاد تنوع و عدم یکنواختی در زندگی
  • درمان بیماریهایی مانند کم خونی، عفونت و بیماریهای روماتیسمی
  • دوری از استرس و مراجعه به مشاور
  • سبک زندگی سالم و معاشرت با همسن و سالان
  • مراجعه به پزشک و مصرف دارو طبق تجویز پزشک
  • رژیم غذایی مناسب و پرهیز از مصرف غذاهای مضر

مراقبت از سالمندان مبتلا به بیماریهای اعصاب و روان

سالمندان مبتلا به بیماریهای اعصاب ممکن است به بیماریهای افسردگی، اضطراب، آلزایمر، پارکینسون، اختلال خواب یا نوروپاتی دچار شوند. هر کدام از این بیماریها مسائل و مشکلات عدیده ای به همراه دارند که گاهی سالمند را از ادامه زندگی به تنها و رسیدگی به امور شخصی باز میدارند. بهترین کار برای این افراد استخدام پرستار سالمند است که به صورت همراه و همدم از آنها مراقبت و نگهداری کند.

خجسته بازدید : 5 شنبه 09 تیر 1403 نظرات (0)

 

آسیب طناب نخاعی (SCI) زمانی اتفاق می‌افتد که به نخاع آسیب می‌رساند ، یک دسته ضخیم از رشته‌های عصبی که به مغز اجازه می‌دهد تا تقریباً در هر جای دیگر بدن با سایر اعصاب ارتباط برقرار کند. این آسیب ها می توانند از جزئی و قابل کنترل تا شدید و دائمی باشند.

برای ارتباط با بهترین جراح ستون فقرات در تهران اینجا کلیک کنید

طناب نخاعی یکی از دو جزء سیستم عصبی مرکزی شما (CNS) است . سیستم عصبی شما مانند یک راه سریع السیر چند خطه به سمت و سوی مغز شما، جزء دیگر CNS است. دارای خطوطی برای ترافیک خروج از مغز شما و خطوط دیگر برای ترافیکی که به سمت مغز شما می رود.

نخاع شما به اعصاب نخاعی شما متصل می شود، اعصابی که مانند رمپ های ورودی و خروجی هستند که به اعصاب محیطی متصل می شوند که در هر جای دیگر بدن شما منشعب می شوند. سیگنال‌های عصبی خودروهایی هستند که در این بزرگراه حرکت می‌کنند و از رمپ‌های ورودی و خروجی استفاده می‌کنند.

ضایعات نخاعی مانند بسته شدن خطوط در این بزرگراه است. اما بر خلاف یک بزرگراه واقعی، نخاع هیچ مسیر انحرافی ندارد. ترافیکی که از خطوط بسته استفاده می کند نمی تواند به جایی که می رود برسد. اگر آسیب به اندازه کافی شدید باشد، بسته شدن ممکن است دائمی باشد. این همان چیزی است که باعث فلج و سایر علائم آسیب شدید SCI می شود.

انواع این حالت

دو روش وجود دارد که متخصصان انواع آسیب‌های نخاعی را سازمان‌دهی می‌کنند: به این ترتیب که آسیب بر نخاع شما تأثیر می‌گذارد و اینکه در کجای نخاع آسیب دیده است. SCI می‌تواند ترافیک سیگنال‌های عصبی را که به هر نقطه‌ای پایین‌تر از آن می‌رود و می‌آید، قطع کند.

بر اساس مکان

  • ستون فقرات گردنی : این بخش در گردن شما قرار دارد. از پایین جمجمه به همان سطح شانه های شما می رسد.
  • ستون فقرات قفسه سینه : این بخش از قسمت بالایی پشت شما تا درست زیر ناف شما امتداد دارد (ناف).
  • ستون فقرات کمری : این بخش در قسمت پایین کمر شما قرار دارد. تا بالای جایی که باسن شما به هم می رسد امتداد می یابد، اما نخاع شما چند اینچ بالاتر از آن ختم می شود.
  • ستون فقرات خاجی : این بخش در پشت شما قرار دارد. این شامل ریشه های عصبی از زیر باسن تا استخوان دنبالچه شما است.

با شدت

  • ناقص : یک SCI ناقص مانند یک بسته است که فقط برخی از خطوط را تحت تأثیر قرار می دهد. برخی دیگر باز می مانند، بنابراین برخی از توانایی های زیر آسیب دست نخورده باقی می مانند.
  • کامل : یک SCI کامل تمام خطوط را تحت تاثیر قرار می دهد. هیچ ترافیکی عبور نمی کند. معمولاً به معنای از دست دادن دائمی همه توانایی های زیر آسیب، از جمله فلج است.

نخاع شما دارای 31 بخش است (آنها با 31 جفت عصب نخاعی در یک راستا قرار دارند). کارشناسان از ترکیب حروف-اعداد برای تعیین آنها استفاده می کنند. حرف نشان دهنده بخش ستون فقرات و عدد نشان دهنده بخش است. به عنوان مثال، C8 به معنای هشتمین (و پایین ترین) بخش نخاع گردن است.

SCI ها معمولاً شامل چندین فاز هستند. مرحله اول آسیب اولیه است. اما در ساعات و روزهای بعد، یک آسیب ثانویه نیز می تواند ایجاد شود و باعث تورم و آسیب بیشتر به نخاع شما شود.

آسیب های نخاعی چقدر شایع است؟

آسیب های نخاعی غیر معمول است. هر سال بین 250000 تا 500000 در سراسر جهان اتفاق می افتد.

در ایالات متحده، سالانه حدود 18000 مورد جدید تروماتیک SCI وجود دارد. حدود 78 درصد از افراد مبتلا به SCI جدید در بدو تولد مرد هستند. میانگین سنی در زمان آسیب 43 سال است.

علائم و علل

علائم ضایعه نخاعی چیست؟

علائم SCI به سیگنال های آسیب دیده بستگی دارد. سه نوع سیگنال وجود دارد که SCI می تواند بر آنها تأثیر بگذارد: حسی، حرکتی و خودکار.

علائم حسی

سیگنال های حسی اطلاعات را به مغز شما منتقل می کنند. آنها به مغز شما در مورد دنیای اطراف شما و اتفاقاتی که برای بدن شما می افتد می گویند.

نخاع شما عمدتاً سیگنال های لمسی (مبتنی بر لمس) را کنترل می کند. به عنوان مثال می توان به دما، فشار، ارتعاش، بافت و غیره اشاره کرد. همچنین حس موقعیت یابی شما را کنترل می کند (حس عمقی). اگر در یک اتاق کاملا تاریک دست خود را به سمت صورت خود حرکت می دهید، اما می توانید دست خود را قبل از تماس با بینی خود متوقف کنید، این نمونه ای از حس عمقی است.

نمونه هایی از علائم حسی عبارتند از:

  • درد.
  • بی حسی
  • سوزن سوزن شدن یا سوزن سوزن شدن (پارستزی) .

علائم حرکتی

سیگنال های حرکتی از مغز شما به عضلات شما می رسد. آنها نحوه حرکت مغز شما بخش هایی از بدن شما هستند.

علائم حرکتی می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • ضعف (کاهش قدرت).
  • فلج (عدم کنترل عضلات).
  • اسپاستیسیتی (عضلاتی که به صورت غیرقابل کنترل خمیده می مانند).

علائم اتونومیک

سیگنال‌های خودکار فرآیندهایی را اجرا می‌کنند که لازم نیست به آنها فکر کنید (به نظر می‌رسد «خودکار» مانند «خودکار» است و سیگنال‌های خودکار فرآیندهای خودکار را مدیریت می‌کنند).

علائم اتونوم می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • اختلالات ضربان قلب، به ویژه ضربان قلب آهسته (برادی کاردی) .
  • اختلالات فشار خون، به ویژه فشار خون پایین (هیپوتانسیون) .
  • اختلالات دمای بدن، به ویژه دمای پایین بدن (هیپوترمی) .
  • بی اختیاری ادرار یا بی اختیاری مدفوع .
  • اختلال در نعوظ.

چه چیزی می تواند باعث آسیب نخاعی شود؟

آسیب های نخاعی ممکن است به دلایل زیادی رخ دهد. علل احتمالی عبارتند از (اما به آنها محدود نمی شود):

  • تصادف وسایل نقلیه موتوری . اینها شایع ترین علت هستند. آنها بیش از 37 درصد از کل SCI ها را تشکیل می دهند.
  • سقوط . آنها حدود 31٪ از کل SCI ها را تشکیل می دهند.
  • صدمات ناشی از خشونت این شامل جراحات نافذ ناشی از گلوله یا اجسام تیز مانند چاقو است. آنها حدود 15 درصد از کل SCI ها را تشکیل می دهند.
  • آسیب های مرتبط با ورزش اینها حدود 8 درصد از SCI ها را تشکیل می دهند. غواصی شایع ترین آسیب نخاعی مرتبط با ورزش است.

سایر علل شایع یا عوامل مؤثر در آسیب های نخاعی عبارتند از:

  • شرایطی که شکستن استخوان‌های شما را آسان‌تر می‌کند، مانند استئوپنی و پوکی استخوان .
  • تومورهای ستون فقرات ، از جمله سرطان ها .
  • کیست ها یا حفره های پر از مایع در نخاع شما ( سیرنگومیلیا ).
  • عفونت‌هایی که به نخاع شما حمله می‌کنند یا باعث تورم و التهاب در بافت‌های اطراف می‌شوند و سپس به نخاع فشار می‌آورند.
  • فقدان جریان خون (ایسکمی) به نخاع شما.
  • بیماری های مادرزادی ستون فقرات، مانند میلومننگوسل یا اسپینا بیفیدا .
  • شرایط خودایمنی یا التهابی مانند سندرم گیلن باره ، مولتیپل اسکلروزیس ، نورومیلیت اپتیکا یا میلیت عرضی .
  • شرایط ژنتیکی مانند پاراپلژی اسپاستیک ارثی.
  • برق گرفتگی (اگر جریان الکتریکی در امتداد یا نزدیک نخاع شما حرکت کند).
خجسته بازدید : 5 شنبه 09 تیر 1403 نظرات (0)

اضطراب اجتماعی (SAD) نوعی اختلال روانی است که مشخصه‌ی آن ترس ناتوان کننده و شدید از قرار گرفتن موقعیت‌های اجتماعی است. این اختلال با عناوین جمع هراسی یا فوبیای اجتماعی (Social phobia) هم شناخته می‌شود. اضطراب اجتماعی در واقع نوعی فوبیا یا هراس شدید است.

در فوبیای اجتماعی فرد در سطوح عاطفی، جسمی و شناختی، احساساتی را تجربه می‌کند. فرد در نتیجه این احساسات از قرار گرفتن در موقعیت‌های اجتماعی بسیار اذیت می‌شود، تا حدی که ممکن است از قرار گرفتن در موقعیت‌های اجتماعی پرهیز کند. افراد مبتلا به SAD از قضاوت منفی دیگران می‌ترسند. این حالت می‌تواند احساس شرمساری، خجالت کشیدن و حتی افسردگی را در آن‌ها ایجاد کند.

فوبیای اضطراب اجتماعی چیست؟

اضطراب اجتماعی دومین اختلال اضطرابی رایج است که معمولاً تشخیص داده می‌شود. این اختلال تقریباً ۱۵ میلیون نفر از بزرگسالان آمریکایی را تحت تأثیر قرار داده است. حدود ۷ درصد از جمعیت کلی ایالات متحده در یک دوره‌ی ۱۲ ماهه، نوعی اختلال اضطراب اجتماعی را تجربه خواهند کرد. و برخی از برآوردها نشان می‌دهند که نرخ شیوع مادام العمر اختلال SAD حدود ۱۳ الی ۱۴ درصد است.

انواع اضطراب اجتماعی

دو نوع اضطراب اجتماعی وجود دارد: خاص و منتشر (فراگیر). یک مثال اضطراب اجتماعی خاص، ترس از صحبت در حضور گروهی از افراد است. در حالی که افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی منتشر، در بسیاری از موقعیت‌های اجتماعی مضطرب، عصبی و ناراحت هستند.

اکثرا افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی، دارای نوع منتشر این اختلال هستند. هنگامی که در اکثر موقعیت‌های زندگی فرد، اضطراب، نگرانی، بلاتکلیفی، افسردگی، شرمساری، احساس حقارت و سرزنش خود دخیل باشند، ممکن است علت آن نوع اضطراب اجتماعی منتشر (فراگیر) باشد.


اضطراب اجتماعی منتشر (فراگیر)

اختلال اضطراب فراگیر (GAD) یک نوع خاص از اختلال اضطراب است. اکثر افراد گاهی اوقات نگران سلامتی، شغل، پول یا خانواده‌ی خود هستند، اما افراد مبتلا به GAD به طور مداوم، افراطی و به‌صورت آزار دهنده‌ای در خصوص این موارد و موارد دیگر نگرانند.

افراد مبتلا به GAD،اغلب ممکن است علائم جسمی از جمله بی قراری، تعریق، مشکلات بلع و استفاده زیاد از سرویس بهداشتی را تجربه کنند.

با توجه به اظهارات کارشناسان سلامت روان، حدود ۳ درصد از بزرگسالان آمریکایی GAD را تجربه کردند. تخمین زده می‌شود که بیش از ۹ درصد افراد در برهه ای از زندگی خود، GAD را تجربه می‌کنند. اما این افراد با درمان مناسب (از جمله دارودرمانی و روان درمانی) می‌توانند یاد بگیرند که چگونه علائم خود را مدیریت کنند و زندگی پربار تری داشته باشند.

تفاوت اضطراب اجتماعی با اختلال اضطراب منتشر (GAD)

اگر چه نوع تله‌های فکری در این دو اختلال می‌توانند مشابه باشند، اما این محتوای فکری است که GAD را از SAD متمایز می کند. افراد مبتلا به GAD تمایل دارند که در مورد موضوعات مختلفی نگران باشند. این نگرانی ممکن است در مورد مسائل مهم زندگی (همچون مسائل سلامتی یا امور مالی) باشد، همچنین ممکن است در مورد بسیاری از استرس‌های جزئی و روزمره باشد که برای دیگران خیلی مهم نیستند.

نگرانی‌های اجتماعی در افراد مبتلا به GAD رایج هستند. با این حال، تمرکز این افراد بیشتر از این که بر روی ترس از ارزیابی باشد، روی روابط در حال جریان است.

به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به GAD ممکن است به طور غیر قابل کنترلی نگران پیامدهای دعوا با نامزدش باشد. یک مادر دچار GAD، ممکن است بیش از حد نگران این باشد که آیا تصمیمش برای عوض کردم مدرسه فرزندش درست بوده یا نه؟

از طرف دیگر، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، نگران ملاقات با افراد جدید، دیده شدن و اجرا در حضور دیگران هستند ( مثلاً صحبت در کلاس یا نواختن یک ساز موسیقی در گروه موسیقی). محتوای فکری آن‌ها معمولاً روی ارزیابی منفی و طرد شدن تمرکز دارد.

برای مثال، یک فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است از شروع مکالمه با دیگران در ساعت استراحت در محیط کار بترسد. این فرد فکر می‌کند که ممکن است مضطرب به نظر برسد، چیزی احمقانه بگوید و مورد تمسخر همکارانش قرار بگیرد. فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است به دلیل نگرانی از احساس حقارت یا خجالت در یک قرار ملاقات، به طور کلی از شرکت در قرارهای ملاقات اجتناب کند.

خطر مشترک در اینجا، درجه‌ی آسیب شناختی نگرانی فرد است که بر توانایی او برای توسعه یا حفظ روابط، انجام تعهدات اساسی و برآوردن توانمندی‌های شخصی و حرفه ای تأثیر می‌گذارد.

GAD:

  • تجربه‌ی علائم جسمی
  • نگرانی در مورد مسائل مهم زندگی و استرس‌های جزئی و روزمره
  • نشان دادن رفتارهای مبنی بر گوشه گیری
  • میانگین سن شروع، ۳۱ سال است.

SAD:

  • تجربه‌ی علائم جسمی
  • نگرانی از ملاقات با افراد، دیده شدن، اجرا در مقابل دیگران
  • نشان دادن رفتارهای مبنی بر گوشه گیری
  • میانگین سن شروع، ۳۱ سال است.

با در نظر گرفتن این که سایر اجزای تشکیل دهنده‌ی چرخه‌ی اضطراب (احساسات و افکار) با یکدیگر همپوشانی دارند، به این نتیجه می‌رسیم که تفاوت‌های رفتاری بین اختلال اضطراب منتشر و اختلال اضطراب اجتماعی جزئی هستند. مشخصه‌ی اصلی هر دوی این اختلالات، درجه‌ی بالایی از گوشه گیری است، اما ممکن است دلیل اصلی گوشه‌گیری در هر یک متفاوت باشد.

برای مثال فرض کنید که یک شخص در روزی که سخنرانی دارد، تماس می‌گیرد و بهانه می‌آورد که مریض شده است و قادر به سخنرانی نیست. اگر این شخص مبتلا به GAD باشد، ممکن است به خاطر ترس از این که تلاش کافی برای آماده سازی متن سخنرانی نکرده و نمی‌تواند آن را به موقع تمام کند، از شرکت در جلسه اجتناب کرده باشد. اگر این فرد مبتلا به SAD باشد، ممکن است از این جلسه اجتناب کند زیرا نگران است که هیچ کس ایده‌های او را دوست نداشته باشد یا این که حس کند دیگران ممکن است متوجه عرق کردن او هنگام صحبت کردن شوند.


اختلال اضطراب اجتماعی معمولاً از اوایل تا اواسط نوجوانی شروع می‌شود. گاهی اوقات در کودکان خردسال یا بزرگسالان هم آغاز می‌شود.

زیرشاخه‌های فوبیای اجتماعی

مرکز ملی اضطراب اجتماعی، چندین زیرشاخه‌ی اختلال اضطراب اجتماعی را تشخیص داده است:

  • پاریورزی (Paruresis) یا سندرم مثانه خجالتی که طی آن فرد از این که در اطراف دیگران یا در سرویس بهداشتی عمومی به دستشویی برود، مضطرب می‌شود و می‌ترسد.
  • اضطراب محاوره‌ای شامل زمانی است که فرد افکار به هم ریخته و منفی را تجربه می‌کند. این افکار در خصوص این است که غریبه‌ها و آشنایان هنگام صحبت با او ممکن است چه فکری کنند.
  • اضطراب عملکرد جنسی مردان، یک چرخه‌ی معیوب است و هنگامی ایجاد می‌شود که نگرانی در مورد عملکرد جنسی باعث می‌شود فرد بیش از حد عملکرد خود را کنترل و ارزیابی کند به طوری که از نعوظ یا ارگاسم جلوگیری می‌شود.
  • اضطراب سخنرانی در جمع یا گلوسوفوبیا یکی از رایج‌ترین انواع فوبیا است که حدود ۷۳% از جمعیت را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
  • اضطراب LGBTQ می‌تواند هم به علت انگ اجتماعی توسط جامعه و هم از طریق مورد اذیت و آزار قرار گرفتن یا طرد شدن ایجاد شود.

اضطراب اجتماعی می‌تواند به شکل‌های مختلف و با شدت‌های مختلف خود را نشان دهد. یکی از رایج‌ترین انواع اضطراب اجتماعی ترس از سخنرانی است.

علائم اضطراب اجتماعی

احساس خجالت یا ناراحتی در شرایط خاص، لزوما نشانه‌ای از اختلال اضطراب اجتماعی نیست. میزان راحتی در موقعیت‌های اجتماعی، بسته به ویژگی‌های شخصیتی و تجربیات زندگی متفاوت است. برخی از افراد به طور طبیعی کم‌حرف و محافظه‌کار هستند و برخی دیگر اجتماعی و خونگرم هستند.

اختلال اضطراب اجتماعی بر خلاف احساس اضطراب و عصبانیت روزمره، شامل ترس، اضطراب و گوشه‌گیری است که روی روابط، کارهای روزمره، کار، مدرسه یا سایر فعالیت‌ها تأثیر می‌گذارد. علائم اضطراب اجتماعی را می‌توان به دو دسته علائم احساسی و رفتاری و علائم جسمی تقسیم‌بندی کرد که در ادامه آنها را یکی یکی بررسی می‌کنیم:

۱. علائم احساسی و رفتاری

علائم و نشانه‌های احساسی و رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

  • ترس از موقعیت‌هایی که ممکن است مورد قضاوت منفی قرار بگیرید.
  • نگران شرمساری یا تحقیر شدن خود باشید.
  • ترس شدید از ارتباط برقرار کردن یا صحبت کردن با غریبه‌ها
  • ترس از این که دیگران متوجه شوند که مضطرب به نظر می‌رسید.
  • ترس از علائم جسمی که ممکن است باعث خجالت شما شوند (همچون سرخ شدن، تعریق، لرزیدن یا لرزش صدا)
  • اجتناب از انجام کارها یا صحبت کردن با مردم، از ترس خجالت
  • اجتناب از موقعیت‌هایی که ممکن است در مرکز توجه باشید.
  • اضطراب به خاطر پیش‌بینی قرار گرفتن در یک فعالیت یا رویداد ترسناک
  • ترس یا اضطراب شدید در موقعیت‌های اجتماعی
  • تجزیه و تحلیل عملکرد خود و تشخیص نواقص در روابط خود پس از قرار گرفتن در یک موقعیت اجتماعی
  • انتظار بدترین پیامدهای ممکن از یک تجربه‌ی منفی در طول یک موقعیت اجتماعی.

برای کودکان، نگرانی از تعامل با بزرگسالان یا همسالان ممکن است با گریه، لجبازی، چسبیدن به والدین یا امتناع از صحبت کردن در موقعیت‌های اجتماعی نشان داده شود.

نوع منحصراً عملکردی اختلال اضطراب اجتماعی زمانی رخ می‌دهد که هنگام صحبت کردن یا اجرا در جمع، ترس و اضطراب شدیدی را تجربه می‌کنید، اما در سایر موقعیت‌های اجتماعی عمومی‌تر، این احساس را تجربه نمی‌کنید.

خجسته بازدید : 4 پنجشنبه 07 تیر 1403 نظرات (0)

جراحی واژن یا واژینوپلاستی عملکردهای زیادی دارد: می تواند ظاهر واژن را بهبود بخشد، ناراحتی را تسکین دهد، به بهداشت مناسب کمک کند، رضایت جنسی را افزایش دهد و اعتماد به نفس را افزایش دهد. این روش ممکن است برای اصلاح مشکلات داخلی یا خارجی انجام شود. واژینوپلاستی داخلی عضلات واژن را که در اثر افزایش سن یا زایمان شل شده‌اند سفت می‌کند، در حالی که واژینوپلاستی خارجی لب‌های واژن (لابیا مینور) را برای برداشتن پوست اضافی و ایجاد تعادل در اندازه کوتاه می‌کند. جراحی جوانسازی واژن با سفت کردن و تقویت واژن و کف لگن و همچنین انجام هرگونه تنظیمات زیبایی دلخواه، ظاهر و عملکرد جوانی را به واژن بازمی گرداند. مشکلات دیگری مانند بیرون زدگی فتق یا کلاهک کلیتورال را می توان در این زمان اصلاح کرد. برش ها تا حد امکان به صورت نامحسوس قرار می گیرند و از بخیه های حل کننده برای به حداقل رساندن اسکارهای بعد از عمل استفاده می شود.

واحد جراحی واژینال لابیال پلاستی VLP®

این تنها واحد جراحی در نوع خود در جهان است. در اینجا واژینوپلاستی، لابیاپلاستی، بازسازی یا اصلاح پرده بکارت و بازسازی کامل عملکردی واژن و لگن را می توان همراه با سایر روش های زیبایی انجام داد.

این جنبه از تمرین ما بسیار هیجان انگیز است. جراحی واژینال لابیال پلاستی، عملکردهای زیادی دارد: می‌تواند ظاهر داخل واژن را بهبود بخشد، ناراحتی را تسکین دهد، به بهداشت مناسب کمک کند، رضایت جنسی را افزایش دهد و اعتماد به نفس را افزایش دهد. روش VLP ممکن است برای اصلاح مشکلات داخلی یا خارجی انجام شود. واژینوپلاستی داخلی عضلات واژن را که در اثر افزایش سن یا زایمان شل شده‌اند سفت می‌کند، در حالی که واژینوپلاستی خارجی لب‌های واژن (لابیا مینور) را برای برداشتن پوست اضافی و ایجاد تعادل در اندازه کوتاه می‌کند. بازسازی و برداشتن پرده بکارت نیز قابل انجام است. جراحی جوانسازی واژن با سفت کردن و تقویت واژن و کف لگن و همچنین انجام هرگونه تنظیمات زیبایی دلخواه، ظاهر و عملکرد جوانی را به واژن بازمی گرداند. همه اینها منجر به افزایش میل جنسی می شود. سایر مشکلات مانند رکتوسل یا مشکلات گردن مثانه یا بزرگ شدن هود کلیتورال نیز قابل اصلاح هستند. بی اختیاری استرسی را نیز می توان برطرف کرد. برش‌ها تا حد امکان نامحسوس قرار می‌گیرند و از بخیه‌های حل شونده برای به حداقل رساندن جای زخم بعد از عمل استفاده می‌شود. هر زنی با هر سن یا وضعیت هورمونی اش می تواند عالی به نظر برسد، احساس خوبی داشته باشد و زندگی جنسی عالی با اعتماد به نفس و رضایت داشته باشد. این روش‌های Vaginal Labial Plasty® را می‌توان تحت آرام‌بخشی یا بیهوشی عمومی بسته به ترجیح بیمار و میزان مشکل انجام داد. یکی یا هر دو جراح برتر این جراحی را انجام می دهند. اگر مشکل عمدتاً جنبه زیبایی داشته باشد توسط دکتر هلن کولن یکی از جراحان برتر پلاستیک در ایالات متحده آمریکا که 30 سال تجربه در جراحی پلاستیک دارد و در تمام این سال ها این جراحی را انجام می دهد، انجام و اصلاح می شود. به عنوان یکی از اولین جراحان پلاستیک زن در این کشور، بسیاری از مشکلات واژن به او ارجاع داده شد، زیرا زنان احساس راحتی بیشتری در بحث این مشکلات با یک پزشک زن داشتند. تجربه او بسیار زیاد است. اغلب این جراحی با سایر روش های جراحی پلاستیک ترکیب می شود تا بیمار نه تنها ظاهر بهتری داشته باشد بلکه عملکرد جنسی او نیز بسیار بهبود یابد.

اگر مشکل واژن عملکردی و پیچیده‌تر است و نیاز به بازسازی دیواره‌های واژن دارد، یکی از متخصصان زنان و زایمان به این تلاش می‌پیوندد. بنابراین، هر دو مشکل عملکردی و زیبایی را می توان همزمان در حریم خصوصی و ایمنی بهترین واحد جراحی مطب توسط دو جراح برتر برطرف کرد. هر دو پزشک طیف وسیعی از مشکلات زنانه را که ممکن است ناشی از زایمان های متعدد، افزایش سن و یائسگی باشد، درک می کنند. آنها خجالت ناشی از بی اختیاری استرسی یا مشکلات یبوست را زمانی که دیواره واژن و رکتوم ضعیف است درک می کنند. درمان‌های هورمونی نیز توضیح داده می‌شوند و سعی می‌کنند تمام سردرگمی‌هایی را که تا به امروز وجود دارد، برطرف کنند.

به طور خلاصه، دو پزشک برتر در تخصص‌های همسایه گرد هم آمدند تا به سلامت جسمی و جنسی زنان در هر سنی بپردازند و راه را برای مراقبت جامع زنانه که منجر به یک زندگی بسیار پربار، سالم، جوان و رضایت‌بخش می‌شود، هدایت کنند. با ما تماس بگیرید و سفر خود را به جایی که هرگز فکرش را نمی کردید آغاز کنید.

خجسته بازدید : 4 چهارشنبه 06 تیر 1403 نظرات (0)

 

افسردگی یک اختلال خلقی جدی است که کل بدن شما از جمله خلق و خو و افکار شما را تحت تاثیر قرار می دهد. هر بخش از زندگی شما را تحت تأثیر قرار می دهد. مهم است که بدانید افسردگی یک ضعف شخصی یا نقص شخصیتی نیست. درمان اغلب مورد نیاز است.

هنگامی که یک دوره افسردگی را تجربه کردید، در خطر ابتلا به افسردگی بیشتر در طول زندگی هستید. اگر درمان نشوید، افسردگی می تواند بیشتر اتفاق بیفتد و جدی تر باشد.

چه چیزی باعث افسردگی می شود؟

محققان در حال بررسی علل افسردگی هستند. به نظر می رسد عوامل متعددی در آن نقش دارند. ممکن است ناشی از تغییرات شیمیایی در مغز باشد. همچنین تمایل دارد در خانواده ها اجرا شود. افسردگی می تواند توسط رویدادهای زندگی یا بیماری های خاص ایجاد شود. همچنین می تواند بدون یک ماشه واضح ایجاد شود.

علائم افسردگی چیست؟

در حالی که هر فرد ممکن است علائم متفاوتی را تجربه کند، اینها رایج ترین علائم افسردگی هستند:

  • خلق و خوی غمگین، مضطرب یا "تهی" ماندگار

  • از دست دادن علاقه به تقریباً تمام فعالیت ها

  • اشتها و وزن تغییر می کند

  • تغییر در الگوهای خواب، مانند ناتوانی در خوابیدن یا خواب زیاد

  • کند شدن فعالیت بدنی، گفتار و تفکر یا بی قراری، افزایش بیقراری و تحریک پذیری

  • کاهش انرژی، احساس خستگی یا "آهسته شدن" تقریباً هر روز

  • احساس مداوم بی ارزشی یا احساس گناه ناروا

  • مشکل در تمرکز یا تصمیم گیری

  • تکرار افکار مرگ یا خودکشی ، تمایل به مرگ یا اقدام به خودکشی (  توجه:  این نیاز به درمان اورژانسی دارد.)

اگر 5 یا بیشتر از این علائم را برای حداقل 2 هفته داشته باشید، ممکن است تشخیص داده شود که افسردگی دارید. این علائم تغییر قابل توجهی نسبت به آنچه برای شما "طبیعی" است خواهد بود.

علائم افسردگی ممکن است شبیه سایر شرایط سلامت روان باشد. همیشه برای تشخیص به یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی مراجعه کنید.

خجسته بازدید : 5 دوشنبه 04 تیر 1403 نظرات (0)

ممکن است در ابتدا جستجوی کمک برای شرایطی مانند اختلال اضطراب اجتماعی آسان نباشد ، که می تواند شما را از صحبت با غریبه ها بی میل کند. اما اگر در نقطه ای هستید که از تماس اجتماعی اجتناب می کنید و شروع به کنترل زندگی شما می کند، باید با یک متخصص بهداشت روان صحبت کنید . درمان های زیادی وجود دارد که می تواند کمک کند.

اختلال اضطراب اجتماعی، که به آن فوبیای اجتماعی نیز می گویند ، باعث ترس شدید از موقعیت های اجتماعی، از مهمانی ها و قرار ملاقات ، سخنرانی در جمع و غذا خوردن در رستوران ها می شود. وقتی به دلیل اضطراب اجتماعی خود را قطع می کنید، ممکن است احساس افسردگی کنید و عزت نفس پایینی داشته باشید. ممکن است افکار منفی یا حتی خودکشی داشته باشید .

اگر حداقل چند ماه است که از موقعیت‌های اجتماعی خاصی دوری می‌کنید و به خاطر آن تحت استرس شدید قرار گرفته‌اید، وقت آن است که تحت درمان قرار بگیرید.

بهترین راه برای درمان اضطراب اجتماعی از طریق درمان شناختی رفتاری یا دارو درمانی است - و اغلب هر دو.

شما معمولاً به 12 تا 16 جلسه درمانی نیاز دارید . هدف این است که اعتماد به نفس ایجاد کنید، مهارت هایی را بیاموزید که به شما کمک می کند موقعیت هایی را که بیشتر شما را می ترساند مدیریت کنید و سپس وارد دنیا شوید.

کار تیمی کلیدی در درمان اضطراب اجتماعی است. شما و درمانگرتان با هم کار خواهید کرد تا افکار منفی خود را شناسایی کرده و شروع به تغییر آنها کنید. شما باید به جای آنچه در گذشته اتفاق افتاده است روی زمان حال تمرکز کنید.

شما ممکن است به عنوان بخشی از درمان خود، آموزش مهارت های اجتماعی و ایفای نقش انجام دهید . شاید در مورد سخنرانی در جمع درس هایی بیاموزید یا یاد بگیرید که چگونه در یک مهمانی غریبه حرکت کنید. بین جلسات، شما به تنهایی تمرین خواهید کرد.

بخش بزرگی از بهتر شدن، مراقبت از خود است. اگر ورزش کنید ، به اندازه کافی بخوابید ، الکل و کافئین را محدود کنید ، تمرکز بیشتری روی چالش های ذهنی درمان خواهید داشت.

پزشک شما ممکن است داروهای ضد افسردگی را برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی شما پیشنهاد دهد . به عنوان مثال، آنها ممکن است داروهایی به نام SSRI (مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین) را تجویز کنند، مانند:

  • فلوکستین ( پروزاک )
  • پاروکستین ( پاکسیل )
  • سرترالین ( زولوفت )

پزشک شما همچنین ممکن است داروهای ضد افسردگی به نام SNRI (مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین) را پیشنهاد کند. چند نمونه عبارتند از:

  • دولوکستین ( سیمبالتا )
  • ونلافاکسین ( افکسور )

بوسپیرون ( BuSpar ) یک داروی قدیمی است که در کلاس خودش است که گاهی برای درمان اضطراب مزمن استفاده می شود. این به عنوان غیرعادی در نظر گرفته می شود، اما قبل از مشاهده تسکین کامل علائم، باید آن را چند هفته مصرف کنید. 

ممکن است متوجه شوید که اولین دوره درمان تمام اضطراب شما را کاهش می دهد . یا ممکن است سفر طولانی تری باشد. اما برداشتن اولین قدم ها شما را به زندگی کم استرس تری هدایت می کند.

خجسته بازدید : 10 چهارشنبه 30 خرداد 1403 نظرات (0)

 

اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) یک اختلال اضطرابی قابل درمان است . این بیماری بیش از 500000 نفر را در استرالیا تحت تاثیر قرار می دهد. معمولاً در اواخر دوران کودکی یا اوایل نوجوانی شروع می شود.برای ارتباط با بهترین کلینیک روانشناسی در تهران اینجا کلیک کنید

اکثر مردم هر از گاهی افکار و انگیزه های غیرمنطقی دارند، مانند احساس اینکه می توانید از یک مکان بلند بپرید. اما افراد مبتلا به OCD تمایل دارند این افکار و رفتارها را محکم تر نگه دارند و قادر به کنترل یا محدود کردن آنها نیستند. این می تواند منجر به احساس خجالت و شرم شود.

این احساسات می تواند باعث شود که شما در خفا رنج بکشید و به طور معمول به اطرافیان خود نشان دهید. این هزینه زیادی دارد:

  • زمان
  • انرژی
  • فشار
  • تلاش

اگر مبتلا به OCD هستید، دریافت حمایت و درمان موثر می تواند به بهبود زندگی شما کمک کند.

OCD با اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD) یکسان نیست. این زمانی است که مردم به شدت درگیر این موارد هستند:

  • سفارش
  • کمال
  • کنترل

علائم OCD چیست؟

OCD می تواند علائم مختلفی در افراد مختلف داشته باشد، اما اغلب آنها از موضوعات مشترک خاصی پیروی می کنند.

همانطور که از نام آن پیداست، 2 نوع علائم اصلی وجود دارد:

  1. وسواس - افکار، تصاویر یا تمایلات ناخواسته ای که به طور مکرر به ذهن خطور می کند و باعث ناراحتی می شود
  2. اجبار - رفتارها یا تشریفاتی که به طور مکرر انجام داده اید تا اضطراب مرتبط با وسواس را کاهش دهید.

وسواس می تواند منجر به اجبار شود. اجبارها ممکن است زمان قابل توجهی را به خود اختصاص دهند، زیرا مقاومت در برابر انجام آنها دشوار یا غیرممکن است. آنها می توانند بر فعالیت های عادی روزانه شما تأثیر بگذارند. غالباً اجبارها با ترس از وقوع "چیز بد" ایجاد می شوند ، مثلاً من می میرم / کسی که دوستش دارم می میرد اگر دقیقاً نماز نخوانم ، اگر پا بر روی شکاف ها بگذارم ، اگر دست هایم را برای آن نشویم 3 دقیقه به روشی خاص

به عنوان مثال، ممکن است لازم باشد دقت کنید که اتو دقیقا 20 بار خاموش است.

اگر افکار وسواسی و رفتارهای اجباری داشته باشید ممکن است OCD داشته باشید:

  • زمان زیادی را می گیرد - بیش از 1 ساعت در روز
  • بیش از حد و غیر منطقی هستند
  • باعث ناراحتی قابل توجه شما شود
  • در زندگی عادی و روابط شما تداخل ایجاد کند، مانند اینکه شما را به محل کار یا مدرسه دیر کنید

CTA: اگر نیاز دارید با کسی در مورد سلامت روان خود صحبت کنید، با Beyond Blue با شماره 1300 22 4636 تماس بگیرید.

وسواس (افکار)

وسواس های رایج عبارتند از:

  • ترس از میکروب یا بیماری از ترس اینکه فاجعه بار باشد (من / آنها از میکروب می میرند)
  • ترس از صدمه زدن به دیگران - مانند فرزندان خود یا مسافری که در ماشین شما وجود دارد
  • مرتب بودن چیزها یا پیروی از الگوهای خاصی
  • افکار یا تصاویر جنسی یا پورنوگرافیک
  • نگران هستید که فراموش کرده اید درها را قفل کنید یا لوازم خانگی را خاموش کنید
  • اشتغال به مسائل دینی یا اخلاقی
  • افکار آسیب رساندن به خود یا دیگران
خجسته بازدید : 8 سه شنبه 29 خرداد 1403 نظرات (0)

تفاوت بین زوج درمانی و مشاوره ازدواج چیست؟

زوج درمانی برای زوج هایی است که الگوهای رفتاری ناسالمی دارند. با درمان، هر دو طرف با یک درمانگر کار می کنند تا عوامل دخیل در تعارض را شناسایی کنند. تحقیقات نشان می دهد که زوج درمانی می تواند به بازسازی اعتماد کمک کند و راه های سالم تری برای ارتباط زوج ها با یکدیگر ارائه دهد. 

زوج درمانی می تواند:

  • به ریشه مسائل رسیدگی کنید
  • به شناسایی زمینه های خاصی از یک رابطه که ممکن است نیاز به توجه داشته باشد کمک کنید
  • به تاریخچه گذشته، مشاجرات و تعارضات در رابطه نگاه کنید 
  • ابتدا به چرایی ها بپردازید ، سپس ممکن است روی چگونه ها تمرکز کنید
  • روی مسائل شخصی و فردی تمرکز کنید 
  • پاسخ دهید که چرا موانعی دارید
  • با حل تعارض مقابله کنید 
  • به هر دوی شما کمک می کند تا نحوه برقراری ارتباط در یک رابطه را بیاموزید
  • اگر سوء مصرف مواد، خیانت، یا مشکلات والدینی دارید، مفید باشید

مشاوره ازدواج ممکن است کمی رسمی تر و کوتاه مدت تر از زوج درمانی باشد، و فقط برای زوج هایی که مشکل دارند نیست - فکر کنید: مشاوره قبل از ازدواج.

در حالی که می تواند به زوج ها کمک کند تا مشکلات را حل کنند، مشاوره ازدواج همچنین می تواند به آماده سازی یک رابطه برای چالش های آینده کمک کند. باز هم، این در مورد آموزش و پشتیبانی است و می تواند به مهارت های ارتباطی و حل تعارض کمک کند. 

مشاوره ازدواج می تواند:

  • به زوج ها کمک کنید تا با هم مشکلات را پشت سر بگذارند
  • رابطه را در مسیر درست قرار دهید
  • روی زمان حال تمرکز کنید
  • فرصتی برای گفتگو در مورد اختلافات قبل از ایجاد درگیری بزرگ باشید
  • به شما اجازه می دهد که یک پایه شاد و قوی بسازید
  • اعتماد را اصلاح کنید یا شعله ای را دوباره روشن کنید

مبنایی برای کمک گرفتن

وقتی زوج درمانی را با مشاوره ازدواج مقایسه می‌کنید، یکی از مهم‌ترین تفاوت‌ها ناشی از دلایلی است که یک زوج در وهله اول به دنبال کمک هستند. مشاوره ازدواج می تواند برای طیف وسیعی از زوج ها مفید باشد. گفته می شود، اگر به دنبال راه حلی برای یک مشکل بسیار خاص هستید، ممکن است کمکی نکند. به عنوان مثال، برخی از زوج ها ممکن است تصمیم بگیرند قبل از ازدواج برای ایجاد یک پایه قوی در آغاز زندگی مشترک خود، مشاوره را انجام دهند. 

در مقابل، زوج درمانی می تواند مشکلات خاصی را در یک ازدواج درمان کند. به عنوان مثال، یکی از تکنیک های متعدد زوج درمانی ، زوج درمانی رفتاری، می تواند به زوج هایی که در رابطه با سوء مصرف مواد دست و پنجه نرم می کنند، کمک کند. زوج ها ممکن است پس از نقض اعتماد، مانند خیانت، به دنبال کمک باشند. 

زوج‌درمانی رویکرد بیانیه‌ای است که در آن شرکا برای مشکلات به دنبال کمک هستند، در حالی که مشاوره ازدواج برای مرحله قبل از ازدواج یا مرحله اولیه پس از ازدواج در نظر گرفته شده است.

 درمانگر فضای گفتگو، Meaghan Rice، PsyD، LPC

سبک

زوج درمانی شدیدتر است و ممکن است به تعهد قابل توجهی از طرف هر دو طرف نیاز داشته باشد. در طول درمان، زوج ها از نزدیک به مسائلی که در رابطه با خود داشته اند نگاه می کنند. در حالی که هر دو طرف معمولاً در طول جلسات حضور دارند، یک درمانگر ممکن است بخواهد با هر فرد برای مشاوره فردی ملاقات کند. 

مشاوره ازدواج معمولا یک برنامه درمانی کوتاه مدت با تاریخ پایان مشخص است. به طور متوسط ​​یک زوج در 12 جلسه درمانی شرکت می کنند. جلسات معمولاً بر یافتن راه حل هایی برای مشکلات ازدواج و کمک به زوج ها در ایجاد مهارت های مورد نیاز برای یک رابطه سالم متمرکز است. 

خجسته بازدید : 10 یکشنبه 27 خرداد 1403 نظرات (0)

جراحی گردن معمولا برای تسکین علائم ناشی از یکی از دو نوع آسیب شناسی انجام می شود:

  1. فشردگی طناب نخاعی در گردن که به آن میلوپاتی اسپوندیلوتیک گردنی نیز می‌گویند.
  2. فشرده سازی ریشه عصب نخاعی در گردن که رادیکولوپاتی گردنی  نیز نامیده می شود

اهداف جراحی خاص برای هر بیمار بر اساس محل و ماهیت ناهنجاری آناتومیک تنظیم می شود.

به عنوان مثال، جراحی برای درمان درد عصبی ناشی از بیماری دیسک دژنراتیو گردن بر کاهش درد و فشار عصبی تمرکز دارد، در حالی که جراحی برای درمان فشردگی نخاع بر بازیابی عملکرد و جلوگیری از آسیب بیشتر تمرکز دارد.

هدف اکثر جراحی های ستون فقرات گردنی 4 است :

  • درد گردن و/یا بازو را کاهش دهید 
  • ثبات ستون فقرات را حفظ کنید
  • تراز ستون فقرات را بهبود بخشید
  • حفظ تحرک گردن و دامنه حرکتی

در برخی موارد، جراحی دهانه رحم برای بازبینی یک جراحی ناموفق قبلی و دستیابی به نتایج بهتر انجام می شود.

انواع جراحی ستون فقرات گردن

3 نوع جراحی گردن وجود دارد:

  1. رفع فشار: این روش برای "فشرده کردن" طناب نخاعی یا اعصاب گردن با برداشتن یک قطعه استخوان، دیسک یا سایر ساختارهای فشرده کننده بافت عصبی انجام می شود.
  2. فیوژن: این جراحی بی ثباتی در ستون فقرات گردنی را از طریق فیوژن اصلاح می کند، که فرآیند تشکیل یک پل استخوانی جامد بین مهره ها را تنظیم می کند. 
  3. تعویض دیسک: این جراحی کل دیسک آسیب دیده را برداشته و با کاشت دیسک مصنوعی جایگزین می کند.

روش های رفع فشار و فیوژن اغلب در یک جراحی ACDF ترکیب می شوند، جایی که فیوژن در کنار رفع فشار برای جلوگیری از بی ثباتی ستون فقرات گردنی انجام می شود. ابزار دقیق ستون فقرات (مانند یک صفحه کوچک و پیچ) برای افزایش پایداری ساختار ستون فقرات استفاده می شود.

جراحی های رفع فشار و تعویض دیسک، حرکت طبیعی ستون فقرات را حفظ می کنند، در حالی که جراحی فیوژن بخش ستون فقرات را بی حرکت می کند. 

تبلیغات

نشانه های رایج برای جراحی گردن عبارتند از:

  • درد مداوم یا مکرر بازو و/یا بی حسی بدون پاسخ به درمان غیر جراحی حداقل به مدت 6 ماه 5 ، 6 ، 7
  • نقایص عصبی پیشرونده، به ویژه ضعف حرکتی قطعی 5
  • تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) یا سایر یافته‌های تصویربرداری که با علائم و نشانه‌های بیمار مرتبط و تأیید می‌شوند .

جراحی ستون فقرات گردن به طور کلی انتخابی است، به این معنی که تصمیم بیمار برای انجام جراحی یا ادامه درمان های غیرجراحی است. 

شرایطی مانند تومورهای ستون فقرات، آسیب تروماتیک ناشی از سقوط یا تصادف وسیله نقلیه موتوری، و/یا آسیب حاد به نخاع معمولاً نیاز به مراقبت فوری پزشکی و مداخله جراحی احتمالی دارند. 

 

خجسته بازدید : 14 سه شنبه 22 خرداد 1403 نظرات (0)

یک انگ عمومی در مورد مشاوره زوجین وجود دارد. خواه شرم یا گناه باشد که احساس می‌کنید زیرا تصور می‌کنید که باید بتوانید آن را به تنهایی با شریک زندگی‌تان حل کنید. اکثر زوج ها به سختی می توانند این واقعیت را بپذیرند که درمان می تواند کمک کند. متأسفانه، بیشتر زوج‌ها در نهایت متوجه می‌شوند که به مشاوره زوجین نیاز دارند، با این حال، تا آن زمان ممکن است درخواست کمکی که نیاز دارید دیر شده باشد. در اینجا 10 نشانه وجود دارد که باید مراقب آنها باشید که نشانه خوبی است که شما و همسرتان باید  برای مشاوره حرفه ای زوج درمانی را امتحان کنید.

1. در رابطه شما صمیمیت وجود ندارد

یکی از معدود نشانه های اولیه بدتر شدن رابطه عاشقانه، فقدان صمیمیت به دلیل عدم علاقه طرفین یا هر دو طرف است. غیرعادی نیست که بعد از مدت ها رابطه جنسی شما کمی کاهش یابد. با این حال، اگر تغییرات اساسی در فرکانس صمیمی بودن با یکدیگر ایجاد شود، نگرانی هایی وجود دارد. اگر رابطه جنسی برای مدت طولانی اتفاق نیفتاده است یا رابطه جنسی روباتیک و سرد می شود، باید مشاوره زوجین و حتی سکس درمانی در نظر گرفته شود.

2. ترس از برقراری ارتباط با یکدیگر

وقتی مشاجره ها از تناسب خارج می شوند، ترس را می توان در میان موضوعات خاص بحث ایجاد کرد و باعث می شود که زوج ها به طور کلی از گفتگو اجتناب کنند. این می تواند چیزی به اندازه عادات کوچک آزاردهنده باشد که در نهایت می تواند منجر به قطع ارتباط شود. اگر یک شریک از مطرح کردن مسائل خاص می‌ترسد، یک درمانگر مجاز می‌تواند در جلسه مشاوره زوجین برای رفع سوء تفاهم‌ها و هدایت سالم گفتگو به آنها کمک کند.

مرزهای سالم کلید حفظ یک رابطه رضایت بخش و محترمانه است، اما بسیاری از مردم با تعیین و اجرای آنها مشکل دارند. در این پست وبلاگ، نحوه تعیین مرزهای سالم در یک رابطه بدون کنترل کردن ، بررسی خواهیم کرد که چرا مرزها بسیار مهم هستند، موانع رایج برای تعیین آنها، و نکات عملی برای ایجاد و حفظ مرزهایی که برای شما و شریک زندگی شما مفید است. خواه با نقض مرزها، انتظارات نامشخص یا صرفاً می‌خواهید مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود ببخشید، این پست ابزارها و دانشی را در اختیار شما قرار می‌دهد که برای ایجاد مرزهای سالمی که اعتماد، تفاهم و صمیمیت را تقویت می‌کند، نیاز دارید. از تعیین محدودیت‌های واضح و برقراری ارتباط با نیازهایتان گرفته تا شناخت و احترام به مرزهای شریک زندگی‌تان، ما همه چیزهایی را که برای ایجاد رابطه‌ای که احترام متقابل، اعتماد و شادی را تقویت می‌کند، بدانید، پوشش خواهیم داد.

3. رنجش

مشاجرات بین زوج‌ها می‌آیند و می‌روند، اما اگر متوجه می‌شوید که همیشه از شریک زندگی‌تان عصبانی هستید، برای رسیدگی به مسائل اساسی به کمک نیاز دارید. متخصصان مشاوره زوج ها اغلب متوجه می شوند که اگر مشتریان آنها آسیب های گذشته و مشاجرات قبلی را حل نکنند، هر مکالمه آینده با احساسات منفی آلوده می شود. لحن شما نسبت به شریک زندگی تان شبیه لحن پر از گناه، شرم، قضاوت و ناامنی خواهد بود که مورد استقبال قرار نگرفته و منجر به مشاجرات بیشتر می شود.

اجازه ندهید عصبانیت و عصبانیت به روابط شما آسیب برساند. پست وبلاگ ما، « بخشش در روابط: چگونه خشم و رنجش را کنار بگذاریم »، توصیه‌ها و استراتژی‌های عملی را برای کمک به شما در تمرین بخشش و ایجاد ارتباطات معنادارتر ارائه می‌کند.

4. عدم اعتماد

یک رابطه سالم با اعتماد شروع می شود، اما اعتماد به سختی به دست می آید و به راحتی می توان آن را نقض کرد. زن و شوهری که مسائل مربوط به اعتماد را در مرحله بعدی قرار داده اند، احتمالاً بعداً در مسیر خشم ناشی از نقض اعتماد را احساس می کنند. ممکن است شروع کنید به شریک زندگی خود به عنوان یک دشمن و احساس کنید که گویی شما در طرف های مختلف هستید. زن و شوهر باید در یک تیم باشند و به جای اینکه خارج از رابطه با دوستان، همکاران و اعضای خانواده خود، از یکدیگر حمایت عاطفی داشته باشند. هنگامی که یک شریک به حمایت خارج از همسر خود اعتماد می کند، این نشانه ای است برای مشاوره گرفتن از زوج.

$142576377 اصلی5. حفظ اسرار

به عنوان یک فرد، شما حق حریم خصوصی خود را دارید. با این حال، به عنوان یک زوج، اگر رازهایی از یکدیگر دارید، می تواند برای هر رابطه ای فاجعه آمیز باشد. حفظ دوستی های پنهانی ، منابع مالی نامشخص، یا جایی که وقت خود را سپری می کنید، نقض فاحش اعتماد در روابط هستند. وقتی یک شریک تصمیم می گیرد بخشی از زندگی خود را افشا کند، چیزی درست نیست، اما همه چیز در زندگی او برای شریک زندگی خود باز نیست.

6. عدم صداقت در مورد امور مالی

ازدواج ها پایان می یابد و زوج ها عمدتاً به دلیل مسائل مالی و مسائل مربوط به مدیریت پول در خانواده از هم می پاشند. هنگامی که یک زوج در مورد بودجه خود اتفاق نظر ندارند، زمان زیادی نمی گذرد که ممکن است مشاجرات مهمی رخ دهد. عدم صداقت در مورد اطلاعات مالی مانند خریدها، صورت‌حساب‌های کارت اعتباری و رسیدهای پنهان می‌تواند منجر به نقض اعتماد در یک رابطه شود. اگر چنین است، از خدمات مشاوره زوجین کمک بگیرید تا بلافاصله به بحث های مربوط به پول رسیدگی کنید.

آیا در تلاش برای یافتن قدرت برای دور شدن از رابطه ای هستید که در اثر خیانت زخمی شده است؟ آخرین پست وبلاگ ما، « وقتی باید بعد از خیانت: 7 نشانه زمان رفتن است » بینش های ارزشمندی را در مورد تشخیص علائمی ارائه می دهد که ماندن دیگر به نفع شما نیست.

7. زندگی او و زندگی او

ممکن است در ابتدا بی گناه به نظر برسد. او دوستان آبجو خود را دارد در حالی که او دوستان مرلوت خود را دارد. با این حال، اگر بیشتر اوقات اجتماعی خارج از خانه و دور از یکدیگر سپری شود، یک زوج باید آنقدر نگران باشند که زوج درمانی را در نظر بگیرند. در حالی که اکثر خانواده ها در این روزگار برنامه های شلوغی دارند، زن و شوهر نباید احساس کنند که هم اتاقی در خانه هستند. ممکن است دوره‌هایی وجود داشته باشد که یک زوج مراحل قطع ارتباط را پشت سر بگذارند، اما نباید طولانی‌مدت بدون ارتباط یا صمیمیت باشد. گذراندن دوره‌های زمانی طولانی از هم جدا، جایی که یکی یا هر دوی شما دیگر علاقه‌ای به فعالیت‌ها یا زندگی یکدیگر ندارید، نشانه قوی این است که هر دوی شما باید یک قرار ملاقات برای مشاوره زوجین رزرو کنید.

8. زمانی که یکی از شرکا در حال فکر کردن یا داشتن رابطه نامشروع هستند

حتی اگر فقط به داشتن رابطه جنسی فکر می کنید، شواهد کافی است که نشان دهد به دنبال چیزی هستید که همسرتان نمی تواند برای شما فراهم کند، صرف نظر از اینکه این خواسته های فیزیکی یا احساسی باشد. هر کس در نقطه ای خیال پردازی می کند یا فکر می کند که بودن با شخص دیگری چگونه خواهد بود. با این وجود، اگر هر یک از طرفین رابطه نامشروعی داشته اند یا شروع به بررسی برنامه های یک رابطه جنسی کرده اند، ضروری است که با خدمات مشاوره زوجین مشورت کنید تا بهترین گزینه برای پیشبرد کار را پیدا کنید. به جای اینکه وارد دعواهای بد برای طلاق شوید، ابتدا از یک درمانگر حرفه ای بخواهید که خیانت را به طور سالم حل کند.

9. عدم ارتباط

بدتر شدن همه روابط با از هم گسیختگی ارتباطات آغاز می شود. اگر شما و شریک زندگیتان متوجه تغییراتی در فراوانی تعاملات و کیفیت مکالمات خود شده اید، ضروری است که از یک متخصص در مشاوره زوجین کمک بگیرید.

ممکن است باور داشته باشید که قرار ملاقات و روابط از شر تنهایی خلاص می شود. اما همیشه اینطور نیست. شما می توانید در یک رابطه باشید و همچنان احساس تنهایی کنید. در اینجا راهنمای ما برای  غلبه بر تنهایی در یک رابطه است .

10. وقتی مشاجرات شما ادامه دارد و حل نشده است

چالش ها در نحوه برقراری ارتباط موثر با همسر می تواند در یک رابطه استرس زا باشد. هر زوجی مجموعه ای از مشکلات و اختلافات منحصر به فرد خود را دارد که می تواند برای مدت طولانی ادامه یابد. وقتی به نظر می‌رسد که بحث‌های شما بدون راه‌حل تکرار می‌شوند، ممکن است نشانه خوبی باشد که ممکن است شما و همسرتان متعهد به دریافت کمک باشید. مشاور یک زوج می‌تواند به شما کمک کند تا روش‌های جدید ارتباطی را بیاموزید تا زمینه‌های مشترک با شریک زندگی خود را پیدا کنید تا بتوان یک مصالحه سالم برای ادامه رابطه‌تان ایجاد کرد.

خجسته بازدید : 9 پنجشنبه 10 خرداد 1403 نظرات (0)

هر کسی هر از گاهی افکار یا نگرانی های نگران کننده ای دارد. اما اختلال وسواس فکری-اجباری باعث می‌شود که مغز روی یک فکر اضطراب‌انگیز خاص گیر کند و بارها و بارها در ذهن شما بازی کند. هر چه این فکر ناخوشایندتر یا ناراحت کننده تر باشد، احتمال اینکه سعی کنید آن را سرکوب کنید بیشتر است. اما سرکوب افکار تقریباً غیرممکن است و تلاش معمولاً تأثیر معکوس دارد و باعث می‌شود که فکر ناخوشایند بیشتر ظاهر شود و آزاردهنده‌تر شود.برای آشنایی با خدمات بهترین کلینیک روانشناسی در تهران اینجا کلیک کنید

همانند مقاومت در برابر اجبار، می‌توانید با یادگیری نحوه تحمل افکار مزاحم و وسواسی از طریق تمرین‌های پیشگیری از مواجهه و واکنش، بر افکار مزاحم و وسواسی غلبه کنید. همچنین مهم است که به خود یادآوری کنید که فقط به این دلیل که فکر ناخوشایندی دارید، شما را به یک فرد بد تبدیل نمی کند. افکار شما فقط افکار هستند. حتی افکار ناخواسته، مزاحم یا خشونت آمیز نیز طبیعی هستند - فقط اهمیتی که برای آنها قائل هستید آنها را به وسواس های مخرب تبدیل می کند.

استراتژی‌های زیر می‌توانند به شما کمک کنند تا افکار خود را به همان شکلی که هستند ببینید و احساس کنترل بر ذهن مضطرب خود را دوباره به دست آورید.

افکار وسواسی خود را بنویسید

یک پد و مداد روی خود نگه دارید یا روی گوشی هوشمند تایپ کنید. وقتی شروع به وسواس کردید، تمام افکار یا اجبارهای خود را بنویسید.

  • همانطور که اصرار OCD ادامه دارد به نوشتن ادامه دهید، با هدف ثبت دقیقا همان چیزی که به آن فکر می کنید، حتی اگر همان عبارات یا همان اصرارها را بارها و بارها تکرار کنید.
  • نوشتن همه آن به شما کمک می کند تا متوجه شوید که وسواس های ذهنی شما چقدر تکراری هستند.
  • صدها بار نوشتن یک عبارت یا اصرار به آن کمک می کند تا قدرت خود را از دست بدهد.
  • نوشتن افکار کار بسیار سخت‌تر از فکر کردن به آنهاست، بنابراین افکار وسواسی شما زودتر از بین می‌روند.

یک دوره نگرانی OCD ایجاد کنید

به جای تلاش برای سرکوب وسواس یا اجبار، عادت به برنامه ریزی مجدد آنها را در خود ایجاد کنید.

  • هر روز یک یا دو "دوره نگرانی" 10 دقیقه ای را انتخاب کنید، زمانی که می توانید به وسواس اختصاص دهید.
  • در طول دوره نگرانی خود، فقط بر روی افکار یا تمایلات منفی تمرکز کنید. سعی نکنید آنها را اصلاح کنید. در پایان دوره نگرانی، چند نفس آرام بخش بکشید، افکار وسواسی را رها کنید و به فعالیت های عادی خود بازگردید. با این حال، بقیه روز باید بدون وسواس تعیین شود.
  • وقتی در طول روز افکاری به ذهنتان می رسد، آنها را یادداشت کرده و به دوره نگرانی خود «به تعویق بیندازید».

افکار وسواسی خود را به چالش بکشید

از دوره نگرانی خود برای به چالش کشیدن افکار منفی یا مزاحم با پرسیدن از خود استفاده کنید:

  • شواهدی وجود دارد که این فکر درست است؟ اینکه درست نیست؟ آیا یک فکر را با یک واقعیت اشتباه گرفته ام؟
  • آیا روشی مثبت و واقع بینانه تر برای نگاه کردن به وضعیت وجود دارد؟
  • احتمال اینکه چیزی که من از آن می ترسم واقعا اتفاق بیفتد چقدر است؟ اگر احتمال کم باشد، چه نتایج محتمل‌تری وجود دارد؟
  • آیا فکر مفید است؟ وسواس در مورد آن چگونه به من کمک می کند و چگونه به من آسیب می رساند؟
  • به دوستی که این فکر را داشت چه بگویم؟

نواری از وسواس های OCD یا افکار مزاحم خود بسازید

روی یک فکر یا وسواس خاص تمرکز کنید و آن را در یک ضبط صوت یا گوشی هوشمند ضبط کنید.

  • عبارت، جمله یا داستان وسواسی را دقیقاً همانطور که به ذهنتان می رسد بازگو کنید.
  • نوار را بارها و بارها به مدت 45 دقیقه هر روز به خودتان پخش کنید تا زمانی که گوش دادن به وسواس دیگر باعث ایجاد احساس ناراحتی شدید در شما نشود.
  • با رویارویی مداوم با نگرانی یا وسواس خود، به تدریج اضطراب کمتری خواهید داشت. سپس می توانید تمرین را برای یک وسواس متفاوت تکرار کنید.

نکته 4: برای پشتیبانی تماس بگیرید

OCD زمانی که احساس ناتوانی و تنهایی می کنید بدتر می شود، بنابراین مهم است که یک سیستم پشتیبانی قوی ایجاد کنید. هر چه بیشتر با افراد دیگر ارتباط برقرار کنید، کمتر احساس آسیب پذیری خواهید کرد. و فقط صحبت کردن با یک فرد فهمیده در مورد نگرانی ها و خواسته های خود می تواند آنها را کمتر تهدید کننده به نظر برساند.

با خانواده و دوستان در ارتباط باشید.  وسواس ها و اجبارها می توانند زندگی شما را تا مرز انزوای اجتماعی از بین ببرند. به نوبه خود، انزوای اجتماعی علائم OCD شما را تشدید می کند. سرمایه گذاری در ارتباط با خانواده و دوستان بسیار مهم است. صحبت رودررو در مورد نگرانی‌ها و خواسته‌هایتان می‌تواند باعث شود آنها احساس واقعی‌تر شدن و کمتر تهدید کنند.

به یک گروه پشتیبانی OCD بپیوندید.  شما در مبارزه با OCD تنها نیستید و شرکت در یک گروه حمایتی می تواند یادآوری موثری برای آن باشد. گروه‌های پشتیبانی OCD به شما این امکان را می‌دهند که هم تجربیات خود را به اشتراک بگذارید و هم از دیگرانی که با مشکلات مشابهی روبرو هستند بیاموزید.

خجسته بازدید : 11 سه شنبه 08 خرداد 1403 نظرات (0)

انجام آن از طریق جراحی مغز یک شاهکار بزرگ است که شایسته تجلیل است. همانطور که به دنبال از سرگیری فعالیت های عادی خود هستید، رویاهای تعطیلات آینده ممکن است در ذهن شما بچرخند. اما قبل از رفتن به سواحل آفتابی یا تورهای اروپایی، مکث کنید و در نظر بگیرید: آیا پرواز در مرحله بهبودی شما توصیه می شود؟ اگرچه شرایط هر بیمار متفاوت است، سفر هوایی خطرات خاصی را پس از جراحی مغز و اعصاب ایجاد می کند .

یک جراحی

نکات مهمی که هنگام پرواز بعد از جراحی مغز باید بدانید

  1. جراحی مغز یک روش پیچیده و ظریف است که نیاز به نظارت دقیق و دقیق بعد از عمل دارد.
  2. زمان انتظار توصیه شده قبل از پرواز پس از جراحی مغز بسته به روش خاص متفاوت است، از 1-2 هفته برای قرار دادن دستگاه تا 6-8 هفته برای برداشتن تومور.
  3. پرواز پس از جراحی مغز خطراتی مانند تغییر در فشار کابین، تلاطم، استرس در محل های جراحی، تشکیل لخته خون، خطر عفونت و محدودیت دسترسی پزشکی را به همراه دارد.
  4. آمبولانس های هوایی ما حمل و نقل تخصصی را برای بیمارانی که پس از جراحی مغز بهبود می یابند، ارائه نظارت شدید، فشار کابین تنظیم شده، حرکت کنترل شده، اقدامات ایمنی افزایش یافته و دسترسی مستقیم به مراکز پزشکی ارائه می دهند.
  5. اسکورت‌های پزشکی ما می‌توانند بیماران را در پروازهای تجاری همراهی کنند و در طول دوره بهبودی، نظارت و پشتیبانی بالینی بیشتری را ارائه دهند.

جراحی مغز چگونه کار می کند؟ درک این روش پیچیده عصبی

جراحی مغز یکی از پیچیده ترین و ظریف ترین انواع جراحی است. برخلاف روش‌های معمولی که شامل اندام‌های در دسترس‌تر مانند کیسه صفرا یا آپاندیس است، جراحی مغز نیازمند پیمایش ساختارها و مسیرهای عصبی حساس است که شناخت، حرکت، حواس و موارد دیگر را کنترل می‌کنند. این نیاز به یک رویکرد جراحی بسیار دقیق و دقیق دارد. 

در طول جراحی مغز، جراحان مغز و اعصاب به دقت بر روی خود ماده مغز یا عناصر اطراف مانند رگ های خونی و اعصاب جمجمه ای عمل می کنند. بسته به تشخیص، ممکن است تکنیک‌های مختلفی مانند برداشتن تومور، ترمیم آنوریسم، نصب شنت برای تغییر مسیر تجمع مایع، کاشت یک دستگاه محرک، نمونه‌برداری بیوپسی و غیره وارد عمل شوند.

با توجه به اهمیت عملکردی مغز برای حفظ حیات، هر عمل جراحی بر روی این ارگان اصلی جراحی بزرگ در نظر گرفته می شود. همچنین یک فرآیند نظارت گسترده را قبل، در طول و بعد از مداخله جراحی برای ردیابی فعالیت مغز و تغییرات آناتومیک تضمین می کند. از مشاوره اولیه و آزمایش قبل از عمل تا اقامت مرسوم در مراقبت‌های ویژه پس از جراحی، جراحی مغز نیازمند یک فرآیند مراقبت‌های بهداشتی یکپارچه و کامل است - فرآیندی که نیاز به حداکثر تخصص پزشکی دارد. زمانی که از نظر پزشکی ضروری تشخیص داده شود و با دقت انجام شود، جراحی مغز ظرفیت افزایش و بهبود عمر را دارد.

چه شرایطی جراحی مغز را ایجاب می کند؟ اندیکاسیون های برتر برای مداخله جراحی مغز و اعصاب

هنگامی که داروها، درمان‌ها یا درمان‌های محافظه‌کارانه‌تر بی‌اثر هستند، ممکن است جراحی مغز و اعصاب برای رسیدگی به برخی بیماری‌های عصبی ضروری باشد. از جمله مهمترین شرایط پزشکی که نیاز به جراحی مغز دارند عبارتند از:

  • تومورهای مغزی - هم تومورهای سرطانی و هم تومورهای خوش خیم که در مغز، ستون فقرات یا سیستم عصبی مرکزی رخ می‌دهند، ممکن است در صورت تهدید عملکردهای حیاتی، نیاز به برداشتن جراحی یا بیوپسی داشته باشند.
  • شرایط عروقی - نقص در رگ‌های خونی مانند آنوریسم، ناهنجاری‌های شریانی وریدی (AVMs) و کاورنوما در مغز نیاز به روش‌های تعمیر تخصصی دارد.
  • اختلالات تشنجی - صرع مقاوم به درمان که به رژیم های دارویی متعدد پاسخ نمی دهد، ممکن است با برداشتن بافت مغزی محرک تشنج درمان شود.
  • آسیب‌های ضربه‌ای به سر - خونریزی، شکستگی‌های جمجمه، تورم و تجمع مایع اغلب نیاز به جراحی برای کاهش فشار داخل جمجمه ، توقف خونریزی و ترمیم ساختارهای آسیب‌دیده دارد.
  • ناهنجاری های مادرزادی - نقایصی که از بدو تولد وجود دارند که شامل جمجمه، عروق خونی یا بافت مغز می شود ممکن است در اوایل زندگی نیاز به اصلاح از طریق جراحی مغز و اعصاب داشته باشند.
  • اختلالات نورودژنراتیو - کاشت دستگاه های تحریک عمقی مغز می تواند علائم برخی از بیماری ها مانند بیماری پارکینسون را کاهش دهد.

تصمیم برای جراحی مغز با دقت گرفته می شود و خطرات در مقابل مزایای پیش بینی شده با در نظر گرفتن کیفیت زندگی بیمار در نظر گرفته می شود. هنگامی که گزینه های غیرجراحی تحت الشعاع قرار می گیرند، این سناریوها نشانه های رایجی را نشان می دهند که ممکن است مداخله جراحی مغز و اعصاب را ضروری بدانند.

تومور مغزی

چه مدت بعد از جراحی مغز می توانم پرواز کنم؟ زمان های انتظار توصیه شده

"چه زمانی می توانم بعد از جراحی مغز پرواز کنم ؟" این سوال رایجی است که بیماران در طول روند بهبودی با آن مواجه می شوند. پاسخ تا حد زیادی به نوع جراحی مغز و اعصاب انجام شده و مسیر درمانی منحصر به فرد هر بیمار بستگی دارد.

در حالی که یک بازه زمانی دقیق به صورت موردی متغیر است، دستورالعمل‌های کلی برای سفر هوایی پس از روش‌های رایج مغز عبارتند از:

  • بیوپسی (7 تا 14 روز): انجام بیوپسی با حداقل تهاجم برای استخراج نمونه بافت معمولاً کوتاهترین دوره انتظار را قبل از تأیید خط هوایی تضمین می کند.
  • کرانیوتومی / کرانیکتومی (4-6 هفته): پس از جراحی بزرگ که شامل برداشتن موقت بخشی از جمجمه برای دسترسی است، حداقل 1-2 ماه به بهبودی داخلی و خارجی کمک می کند.
  • قرار دادن دستگاه ایمپلنت (1 تا 2 هفته): نصب شنت ها/محرک ها به زمان کافی نیاز دارد تا از تورم یا عوارض بعد از جراحی که می تواند بر عملکرد دستگاه در طول پرواز تأثیر بگذارد اطمینان حاصل شود.
  • برداشتن تومور (6 تا 8 هفته): برداشتن کامل ضایعات مانند تومورهای بدخیم مغزی یک عمل جراحی بزرگ است که نیاز به مدت زمان بهبودی زیادی دارد تا اینکه تلاطم و تغییرات فشار در پروازها قابل تحمل باشد.

در حالی که این بازه‌های زمانی به عنوان معیارهای مفیدی عمل می‌کنند، بیماران باید با جراح مغز و اعصاب خود برای تعیین چارچوب زمانی بهینه قبل از پرواز بر اساس وضعیت خود صحبت کنند . عواملی مانند پیچیدگی روش، وجود عوارض پس از عمل، و پیشرفت در بهبودی، همگی به تصمیم گیری زمان انتظار مناسب پس از جراحی قبل از ورود به ارتفاعات کمک می کنند.

یک آمبولانس هوایی

خجسته بازدید : 11 شنبه 05 خرداد 1403 نظرات (0)

اضطراب چیزی است که معمولاً با زنان مرتبط است – بسیاری در مورد آن علنی هستند و در واقع، دو برابر مردان احتمال ابتلا به آن را دارند. مردان مبتلا به اضطراب علائم متفاوتی نسبت به زنان نشان می دهند. در زیر چند راه وجود دارد که یک مرد ممکن است اضطراب را کنترل کند یا علائمی از آن را نشان دهد.

الکل و مواد مخدر

احتمال بیشتری وجود دارد که مرد برای تسکین اضطراب نوشیدنی یا داروهای بدون نسخه مصرف کند. برخی از مردان ممکن است یک آبجو برای استراحت و گذراندن اوقات خوش بنوشند، اما برخی برای رفع اضطراب می نوشند. 

در حالی که به نظر می رسد جامعه از مصرف دارو برای اضطراب جلوگیری می کند، به نظر می رسد که مصرف دارو را تشویق می کند، به همین دلیل است که نوشیدن کمک می کند.

نوشیدن الکل همچنین به کاهش اضطراب اجتماعی کمک می کند. بسیاری از مردان قبل از اینکه بتوانند شل شوند و با افراد جدید صحبت کنند به یک یا دو نوشیدنی نیاز دارند. برخی ممکن است برای کمک به اضطراب خود به داروهای غیرقانونی بیشتری نیز روی آورند، اما این چیزی است که هرگز نباید به عنوان عصا از آن استفاده کنید.

آنها بیشتر عصبانی هستند

زنان ممکن است زمانی که با اضطراب سروکار دارند یا احساسات خود را ابراز می کنند بیشتر گریه کنند. آنها ممکن است برای کمک به اضطراب خود به درمان یا مشاوره بروند.

مردان معمولا عصبانی می شوند تا اضطراب خود را از خود دور کنند - به جای صحبت کردن در مورد آن، آن را از بین می برند. اضطراب آن‌ها به‌ویژه اگر مردی احساسات خود را ابراز نکند، افزایش می‌یابد و می‌تواند به خشم انفجاری منجر شود. این می تواند روابط را خراب کند و/یا آنها را در محل کار یا قانون با مشکل مواجه کند. دانستن بیشتر در مورد احساسات آنها مطمئنا می تواند به مردان کمک کند.

پمپاژ آهن

ورزش کردن یک راه عالی برای از بین بردن اضطراب است - احساس خوبی دارد و انرژی را آزاد می کند. این نه تنها به اضطراب کمک می کند، بلکه می تواند به احساسات منفی نیز کمک کند. در حالی که وزنه زدن برای شما خوب است، نقطه ای وجود دارد که می تواند بیش از حد باشد. اگر تمام روز را در باشگاه می گذرانید تا مشکلی را برطرف کنید، ممکن است بخواهید به دنبال راه های دیگری برای کمک به اضطراب خود باشید.

اضطراب در مورد آنچه که انجام نداده اند

یک مرد جاه طلب ممکن است در مورد چیزهایی که هنوز به انجام آنها نرسیده است پر از اضطراب باشد. حتی اگر دیگران آنها را موفق بدانند، مردی ممکن است همچنان با استرس و اضطراب در مورد کاری که هنوز در ذهنشان انجام نشده است، دست و پنجه نرم کند.

مفهوم تامین عزیزان ریشه در بسیاری از مردان دارد که ممکن است نگران آینده باشند و بدون انجام هر کاری که قرار است انجام دهند، این زندگی را ترک کنند.

در حالی که داشتن جاه طلبی و رسیدن به اهداف بالاتر یک ویژگی خوب است، نگرانی از آنچه انجام نشده است چیزی است که برخی از مردان اگر می خواهند کمتر احساس اضطراب کنند باید روی آن کار کنند.

مجرد ماندن

مردی که همیشه مجرد بوده ممکن است دچار اضطراب شدید باشد. در حالی که این مردان ممکن است مواد رابطه خوبی باشند، اما یافتن عشق برایشان سخت است. معمولاً بار ارسال اولین پیام یا تنظیم اولین قرار بر عهده مرد است. انتظار می رود مرد اولین کسی باشد که با زن تماس بگیرد.

اینترنت این کار را آسان نکرده است. بیشتر سایت های دوستیابی آنلاین از مردان انتظار دارند که ابتدا با آنها تماس برقرار کنند. به عنوان یک مرد در دنیای دوستیابی آنلاین، نه تنها باید اولین حرکت را انجام دهید، بلکه با بسیاری از مردان دیگر (و پروفایل آنها) در تلاش برای متمایز شدن رقابت می کنید. اگر مردی هستید که مضطرب هستید، این می‌تواند بسیار قابل پردازش باشد.

بر روابط آنها تأثیر می گذارد

برای مردانی که در روابط دارای اضطراب هستند، اضطراب آنها می تواند به بی ثباتی در رابطه کمک کند.

زنان معمولاً دایره اجتماعی بزرگی دارند که به آنها امکان می دهد احساسات خود را خارج از دیگران مهم خود ابراز کنند، اما مرد ممکن است فقط به دلیل هنجارهای اجتماعی با شریک زندگی خود باز شود. شریک زندگی او ممکن است از این احساس خسته شود که باید درمانگر او باشد و این ممکن است به رابطه آسیب برساند.

حقیقت این است که مردان می توانند با افزایش اضطراب عصبانی تر شوند. این می تواند منجر به فریاد زدن آنها بر سر شریک زندگی خود شود و این عصبانیت می تواند رابطه را خراب کند.

در حالی که مردان نیز ممکن است محافل اجتماعی و دوستی داشته باشند، بسیاری از آنها ممکن است تمایلی به ابراز احساسات با این ارتباطات نداشته باشند و احساس کنند ممکن است به دلیل داشتن احساسات به آنها تحقیر شود. این می تواند مشکلات زیادی ایجاد کند و مرد ممکن است بهترین راه را برای مدیریت اضطراب خود نداند.

یک مرد چه کاری می تواند انجام دهد؟

اگر مردی مضطرب هستید، باید آن را بپذیرید. بسیاری از مردان اضطراب خود را نمی پذیرند و در نتیجه ممکن است رنج بکشند. بپذیرید که اضطراب دارید و بدانید که داشتن آن شرم ندارد.

باز بودن در مورد اضطراب خود برای دیگران ایده خوبی است. عادی سازی این ایده که مردان در مورد بیماری های روانی و عواطف خود بحث می کنند، می تواند منجر به ابراز وجود مردان به روش های سالم تری شود.

همچنین کمک گرفتن از یک مشاور یا درمانگر همیشه مهم است. اگر اضطراب شما شدید است، یک درمانگر می تواند تکنیک های شخصی سازی شده ای را به شما آموزش دهد تا مدیریت اضطراب شما را بسیار بهتر کند.

یکی دیگر از راه های خوب برای مدیریت اضطراب داشتن یک گروه قابل اعتماد از دوستان فهمیده است. این بدان معنا نیست که شما باید حلقه دوستان فعلی خود را رها کنید، بلکه افرادی را پیدا کنید که مایلند به مشکلاتی که شما می توانید با آنها دوست شوید نیز گوش فرا دهند. اگر نمی توانید افرادی را در منطقه خود پیدا کنید، تلاش برای جستجوی دوستان آنلاین ممکن است راه حلی باشد. به برخی از انجمن ها مراجعه کنید و ببینید چه کسانی را می توانید پیدا کنید.

مصرف دارو برای اضطراب نیز بد نیست، به خصوص اگر از آنها برای کمک به خود در حین درمان علت اصلی استفاده می کنید.

اگرچه اینها شما را از اضطراب رها نمی کنند، اما می توانند به مدیریت اضطراب شما کمک کنند.

خجسته بازدید : 14 یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

شما معمولاً ممکن است فکر کنید که روانشناسی فقط برای مدیریت یک وضعیت سلامت روانی موجود مفید است، اما ممکن است دسترسی به درمان پیشگیرانه برای کمک به مدیریت سلامت روان سودمند باشد.

روانشناس سوزانا کیمل به رویکرد درمانی متمرکز بر سلامتی معتقد است که می تواند به شما در مدیریت بهتر استرس و بهبود روابط، هم با دیگران و مهمتر از همه، با خودتان کمک کند. در این ویدئو، او توضیح می‌دهد که چرا ممکن است به دنبال درمان باشید، چگونه می‌توانید سطح مناسبی از حمایت را دریافت کنید و گزینه‌هایی برای صحبت کردن با کسی.

چرا درمان؟

درمان می تواند نوعی خودمراقبتی باشد و مطمئن شوید که فضایی در زندگی شما وجود دارد که احساس می کنید شنیده می شود. همچنین می تواند به یادگیری و رشد شما کمک کند.

روانشناسان واجد شرایط هستند تا به افراد کمک کنند تا رفتار خود را بهتر درک کنند و از کجا ناشی می شود. آنها همچنین راه‌های سازگارانه‌تری را آموزش می‌دهند تا از طریق احساسات خود کار کنید و مسائلی مانند مشکلات رابطه، غم و اندوه یا استرس کاری را مدیریت کنید.

چه زمانی باید به دنبال کمک بود

اگر قبلاً متوجه شده اید که با مشکلاتی روبرو هستید، بهتر است زودتر به دنبال کمک باشید تا تأثیر آن بر روابط، شغل یا سلامت جسمی شما به حداقل برسد.

گاهی اوقات گرفتن یک قرار ملاقات با روانشناس ممکن است کمی طول بکشد، بنابراین ایده آل است که هر چه زودتر با او تماس بگیرید.

اگر می‌خواهید به تخفیف مدیکر دسترسی پیدا کنید، به پزشک عمومی خود مراجعه کنید تا یک ارجاع و برنامه مراقبت از سلامت روان دریافت کنید، یا اگر قصد دارید به‌صورت خصوصی پرداخت کنید، می‌توانید به صورت آنلاین روانشناسان محلی را جستجو کنید.

دریافت سطح مناسب پشتیبانی

  1. روانشناسان برای کار با افرادی که اختلالات سلامت روان را مدیریت می کنند آموزش دیده اند. آنها عموماً هم با مراجعین مبتلا به اختلالات سلامت روان تشخیص داده شده و هم با افرادی کار می کنند، بدون اختلال تشخیص داده شده که خواهان کیفیت بهتر زندگی هستند.

    آنها از گفتار درمانی برای کمک به درک شما و یادگیری نحوه مدیریت بهتر عوامل استرس زا استفاده می کنند. دارو تجویز نمیکنن

    اگر بتوانید به تنهایی در بین جلسات به خوبی مدیریت کنید، مراجعه به یک روانشناس در مطب خصوصی ممکن است برای شما مفید باشد.

  2. اگر بحرانی پیش بیاید و در بین جلسات روانشناسی به حمایت نیاز داشته باشید، ممکن است به یک سرویس دولتی یا یک سازمان درمانی بزرگتر که با رویکرد تیمی کار می کند، سودمند باشد. این بدان معنی است که آنها می توانند از یک پرستار یا مددکار اجتماعی در بین جلسات روانشناسی حمایت کنند.
  3. روانپزشکان شرایط شدیدتر بهداشت روانی را به ویژه در مواردی که نیاز به دارو یا بستری شدن در بیمارستان باشد، درمان می کنند.

    اگر مطمئن نیستید که کدام یک از این گزینه های درمانی برای شما مناسب است، به پزشک عمومی خود مراجعه کنید. آنها می توانند علائم شما را ارزیابی کنند و به یک سرویس مناسب ارجاع دهند.

خجسته بازدید : 24 یکشنبه 23 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

آیا با علائم پانیک آشنایی دارید؟ حمله پانیک نوعی ترس شدید ناگهانی و لحظه‌ای است که باعث بروز واکنش‌های فیزیکی شدید می‌شود، درحالی‌که هیچ علت مشخص یا خطر واقعی وجود ندارد. این حملات می‌توانند بسیار ترسناک باشند و زمانی که روی می‌دهند فرد احساس می‌کند کنترلش را از دست داده، سکته کرده یا حتی در حال مردن است. بیشتر افراد شاید در کل عمرشان نهایت یک یا دو بار با نشانه‌ های پانیک مواجه شده باشند و بعد از مدتی با تمام شدن شرایط تنش‌زا، مشکلشان برطرف شده است. اما افرادی که مرتب دچار این حملات اضطرابی غیرمنتظره و ناگهانی شده و همیشه ترس حمله دارند مبتلا به اختلال پانیک هستند. در این مطلب قرار است درباره علایم پانیک و نشانه های حملات آن بیشتر بخوانیم، پس تا انتهای مطلب با ما باشید. اگر دچار علائم این بیماری می‌شوید، می‌توانید از طریق سایت دکترتو با دکتر روانشناس یا روانپزشک مشاوره داشته باشید.

علائم پانیک چیست؟ (نشانه های حملات پانیک چیست؟)

حمله پانیک چیه؟ حملات پانیک معمولا ناگهانی و بدون هیچگونه هشداری شروع می‌شوند و هر لحظه ممکن است بروز کنند برای مثال حین رانندگی، در مرکز خرید، وقتی در خواب ناز هستید یا وسط یک جلسه کاری. این حملات انواع مختلف زیادی دارند اما معمولا نشانه های پانیک طی چند دقیقه به اوج خود می‌رسند، و پس از آن فرد احساس خستگی زیاد خواهد داشت. از علائم پانیک می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • احساس خطر یا مرگ
  • ترس از دست دادن کنترل بدن
  • ضربان قلب سریع و تپش قلب
  • لرزش
  • تنگی نفس یا گرفتگی گلو
  • لرز
  • گرگرفتگی
  • حالت تهوع
  • گرفتگی شکم
  • درد قفسه سینه
  • سردرد
  • سرگیجه یا ضعف
  • کرختی و بی حسی دست و پاها
  • احساس غیرواقعی بودن

حمله پانیک از بیماری های اعصاب و روان است. یکی از بدترین چیزها درباره حملات اضطرابی، ترس شدید از حملات بعدی است. فرد ممکن است به حدی از حملات پانیک بترسد که از انجام برخی کارها پرهیز کند.

. اولین علائم پانیک (علایم حملات پانیک)

اولین علائم پانیک که به آن علائم اختلال هراس هم می‌گویند اضطراب شدید و حس ترس جسمی مانند تپش قلب، تنگی نفس، لرزش، تنش و گرفتگی عضلانی هستند.

۲. احساس خطر

احساس خطر از شایع‌ترین نشانه‌های پانیک است که فرد مبتلا همواره احساس خطر شدیدی می‌کند و ترس از دیوانه شدن، از دست دادن کنترل یا مردن دارد. این احساس خطر باعث عصبی شدن، بیقراری یا نگرانی در فرد شده انگار که خطری در پیش است.

۳. افزایش ضربان قلب

افزایش ضربان قلب از دیگر علائم اختلال هراس است. زمانی روی می‌دهد که بدن به حالت مبارزه می‌رود. حین حملات اضطرابی بدن تلاش دارد که اکسیژن بیشتری جذب کند و به همین دلیل سریع‌تر نفس می‌کشد. به علاوه اینکه در آن لحظه بدن هورمون‌هایی مانند آدرنالین ترشح کرده که باعث افزایش ضربان قلب و ایجاد فشار به ماهیچه‌ها و عضلات بدن می‌شود. در بیشتر موارد، حمله پانیک باعث تاکی کاردی شده و ضربان قلب تا بیش از ۲۰۰ تا در هر دقیقه یا حتی بیشتر می‌رود. این تپش قلب باعث ایجاد سرگیجه و تنگی نفس می‌شود.

۴. تنگی نفس و فشار در قفسه سینه

از دیگر نشانه های پانیک حس تنگی نفس و فشار در قفسه سینه است. زمانی که شدت علائم اختلال هراس شدید باشد با تپش قلب، تنگی نفس و سایر علایم پانیک همراه می‌شود و فرد احساس می‌کند که سکته قلبی کرده و نگران است که بمیرد.


افزایش ضربان قلب از دیگر علائم اختلال هراس است که زمانی روی می‌دهد که بدن به حالت مبارزه می‌رود.

۵. درد قفسه سینه

حملات پانیک به واسطه مکانیسم‌هایی که مستقیما روی عروق کرونر تاثیر گذاشته باعث بروز درد قفسه سینه می‌شوند. فعال شدن اتونومیک و هیپرونتلاسیون حین حملات پانیک باعث اسپاسم عروق کرونر شده و به ایسکمی میوکارد و درد قفسه سینه تبدیل خواهد شد. درد قفسه سینه درد تند و تیزی است و به محض تمام شدن حمله، درد قفسه سینه هم برطرف می‌گردد.

از آنجایی که نشانه های پانیک در افراد مختلف متفاوت است نمی‌توان دقیق گفت که این درد چه زمانی برطرف می‌شود اما به طور متوسط ۱۰ دقیقه طول می‌کشد و گاهی ممکن است تا چند ساعت ادامه داشته باشد.

۶. تعریق

یکی از بارزترین علائم اختلال هراس، عرق کردن است. تقریبا همه ما در مواقعی که دچار اضطراب شدیم، تعریق را تجربه کردیم. درست همانند بیشتر نشانه ها و علائم اضطرابی، تعریق بیش از حد هم بخشی از واکنش ذاتی بدن نسبت به استرس است. البته نوع تعریق متفاوت خواهد بود و ممکن است عرق سرد کنید یا عرق گرم یا هر دو را با هم داشته باشید.

۷. گرگرفتگی

گرگرفتگی از نشانه های شایع اضطراب است که در مواقع بروز حملات اضطرابی و پانیک هم فرد ناگهان حس گرمای شدید می‌کند و حالت گرگرفتگی دارد. علت گرگرفتگی در واقع واکنش بدن برای آمادگی مقابله با خطر پیش رو است. حس گرگرفتگی ناشی از حمله پانیک باعث سرخ شدن صورت و عرق کردن کف دست‌ها و زیر بغل می‌شود.

۸. لرزش

لرزش یکی از علائم پانیک است که با بروز حملات اضطرابی در اثر واکنش بیش از حد سیستم عصبی سمپاتیک ایجاد می‌شود. همانطور که عضلات موقع پرواز یا فرار از موقعیت‌های تحریک کننده دچار فشار و تنش شده، حس لرزش در بدن می‌کنید.

خجسته بازدید : 18 یکشنبه 23 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

یک واژن سفت می تواند لذت هر دو طرف در طول رابطه جنسی را تشدید کند. اما وقتی واژن شما شل می شود، احتمالاً رابطه جنسی کمی هیجان انگیزتر می شود. این جایی است که سفت کردن واژن وارد می شود. راه های مختلفی برای رسیدن به این امر به طور طبیعی یا از طریق ورزش وجود دارد، اما قبل از اینکه به درمان ها و آنچه می توانید بپردازید، بپردازیم. در خانه انجام دهید، بیایید به سوال بزرگتر صحبت کنیم. چرا واژن شما شل است؟ آیا ممکن است به دلیل رابطه جنسی کمتر، رابطه جنسی بیش از حد و زایمان یا به دلیل ورزش بدنی اشتباه باشد؟

در مخالفت با این افسانه رایج که داشتن رابطه جنسی زیاد می تواند واژن شما را شل کند، شل شدن واژن می تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود. اینها شامل زایمان، یائسگی و روند اجتناب ناپذیر پیری است. در هر یک از این شرایط، سطح استروژن شما کاهش می یابد و این می تواند منجر به شل شدن واژن شود. در اینجا چندین راه برای سفت کردن واژن بدون جراحی وجود دارد.

عضلات کف لگن خود را ورزش دهید

طبیعی ترین راه برای اطمینان از شادابی و جوانی طولانی مدت واژن، تمرین عضلات کف لگن است. در حال حاضر، این را می توان به روش های مختلف انجام داد.

  • فیزیوتراپی کف لگن: فیزیوتراپیست شما می تواند یک برنامه ورزشی بر اساس عملکرد عضلات کف لگن شما برنامه ریزی کند. این برنامه آموزشی با توجه به نیازهای خاص و شرایط واژن شما طراحی شده است.
  • تمرینات کگل: اینها تمرینات کاملاً محبوبی هستند که شامل مراحلی است که عضلات کف لگن را منقبض و شل می کند.
  • یوگا و پیلاتس: تمرینات یوگا و پیلاتس نیز ممکن است به سفت شدن واژن کمک کند. هر دوی این تمرینات باعث کشش بدن و ایجاد حالت ارتجاعی می شود. ژست های یوگا مانند ژست کوه و ایستادن به جلو برای این کار ایده آل هستند.
  • دستگاه های تقویت کننده: می توانید دستگاه های تقویت کننده کف لگن را نیز امتحان کنید که ممکن است در سفت کردن واژن به شما کمک کند.

غذای سالم

برای اینکه واژن خود را سالم و عاری از عفونت نگه دارید، باید از یک رژیم غذایی سالم پیروی کنید. به عنوان مثال، اگر چای سبز را در رژیم غذایی خود بگنجانید، کاتچین موجود در چای سبز از دستگاه ادراری عبور می کند و خطر رشد بیش از حد باکتری های بد را کاهش می دهد. خوردن غذاهای پروبیوتیکی همچنین می تواند با حفظ تعادل سالم باکتری های خوب و بد، واژن شما را سالم نگه دارد. اینها راه های طبیعی هستند که می توانند به شما در سفت کردن واژن کمک کنند.

خجسته بازدید : 24 شنبه 22 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

بیماری دو قطبی یکی از بیماری‌های اعصاب و روان است که برای درمان آن باید به دکتر روانپزشک یا دکتر روانشناس مراجعه کنید. اگر این بیماری را به حال خود رها کنید، ممکن است عوارض آن شما را درگیر کند. همچنین درمان این بیماری می‌تواند کیفیت زندگی بیمار را چند برابر کند.

کمتر کسی را می‌‌بینید که اسم اختلال دو قطبی به گوش او نرسیده باشد. در‌عین‌حال افراد کمی درباره این اختلال روانی اطلاعات جامع و کاربردی دارند. اگر از کسی بپرسید که اختلال دوقطبی چیست، بدون شک به عباراتی چون «مودی بودن»، “افسردگی شیدایی”، «ثبات خلق نداشتن»، «افکار خودکشی داشتن»، «پر انرژی و کم انرژی بودن» و شرایط روانی و الگوهای رفتاری مشابه اشاره می‌کند.

به‌طور‌معمول کسانی که با این اختلال آشنایی اندکی دارند، از شنیدن نام آن دچار ترس می‌شوند. همچنین کسانی که علائم و نشانه‌های این اختلال روانی را در نزدیکان و آشنایان خود مشاهده می‌‌کنند، دچار اضطراب و وحشت می‌شوند. بنابراین توصیه می‌کنیم مطالب زیر را با دقت مطالعه کنید و با دید بازتر و ذهن آرام‌تر به این اختلال بپردازید.

در این مطلب از دکترتو با اختلال دو قطبی، علائم آن، علل ابتدا، مشکلات افراد مبتلا به دو قطبی و درمان دو قطبی و دیگر جنبه‌های این اختلال روانی آشنا می‌شویم. تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.

اختلال دو قطبی یا بایپولار چیست؟

بیماری دوقطبی چیست؟ اختلال دوقطبی (اختلال دو قطبی به انگلیسی Bipolar) یک اختلال روانی و یکی از 


است که در گذشته به آن شیدایی افسردگی می‌گفتند. فردی که به این حالت روانی مبتلا باشد، حالات مختلفی از دوره‌های شیدایی و فرازهای احساسی (مانیا و‌ هایپومانیا) و دوره‌های افسردگی و نشیب‌های روانی (دپرسیون) را تجربه می‌کند.

هنگامی‌که شخصیت دوقطبی به علائم افسردگی دچار می‌شود، احساس ناراحتی و ناامیدی پیدا می‌کند. معمولا در این اپیزود، فرد نسبت به فعالیت‌های روتین روزمره اشتیاقی ندارد. او برای انجام فعالیت‌های جدید هم تمایلی نشان نمی‌دهد. هنگامی‌که مود و حالت روانی فرد به مانیا یا همان شیدایی تغییر می‌کند (و یا‌هایپومانیا که حالت خفیف‌تر مانیا است)، رفتارهایی پرانرژی از خود نشان‌می‌‌دهد. همچنین نسبت به بیشتر مسائل اطراف خود، اشتیاق بی‌اندازه و غیرعادی نشان‌می‌‌دهد.

البته می‌توان با یک برنامه درمانی مناسب و کاربردی، نشانه‌ها و علائم این اختلال را تخفیف داد و در ادامه بحران‌های تغییر حالات روانی را مدیریت کرد. در بیشتر موارد مبتلایان نسبت به درمان دارویی و سایکوتراپی به خوبی پاسخ می‌‌دهند و کیفیت زندگی آن‌ها به طور چشم‌گیری افزایش می‌‌یابد. این بیماری از انواع بیماری های روانی است و از آنجایی که درمان آن به‌تنهایی سخت است، توصیه می‌کنیم از مشاوره تلفنی اعصاب و روان که در سایت دکترتو فراهم‌شده استفاده کنید.

تفاوت اختلال شخصیت مرزی و دوقطبی چیست؟

تفاوت اختلال شخصیت مرزی و انواع اختلال دو قطبی این است که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تمایل به تجربه شیدایی و افسردگی دارند، در حالی که افراد مبتلا به BPD درد عاطفی شدید و احساس پوچی، ناامیدی، خشم، ناامیدی و تنهایی را تجربه می‌کنند.

علائم اختلال دوقطبی کدامند؟

همان‌طور که می‌دانید هر بیماری و یا اختلال روانی علائم و نشانه‌های مختص به خود را دارد. برخی از نشانه های اختلال دو قطبی، جزو شکایات خود بیمار هستند. از طرفی برخی علایم اختلال دو قطبی هم توجه متخصص و یا اطرافیان بیمار را به خود جلب می‌‌کنند. در ادامه به نشانه‌های دوقطبی در حالت‌های مختلف روانی می‌‌پردازیم:

۱. علائم مانیا و هیپومانیا در یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی

مانیا یا شیدایی و هیپومانیا یا نیمه شیدایی دو فاز متفاوت با علائم نسبتا مشابه هستند. مانیا یا شیدایی نسبت به هیپومانیا حالت شدیدتری است و دارای علائم برجسته‌تری است. علائم اختلال افسردگی شیدایی سبب ایجاد مسائل و مشکلات جدی در زمینه کاری، تحصیلی، احساسی و روابط فرد می‌شود. مانیا می‌تواند سبب سوق دادن فرد به سمت روان‌پریشی شود و روان‌شناس را مجبور به بستری کردن بیمار در بیمارستان کند. بیماران در هر دو حالت مانیا و هیپومانیا حداقل ۳ مورد از علائم ذکر شده را دارند.

  • به شکل غیرقابل کنترلی شاد، پرانرژی و هیجان‌زده هستند.
  • فعالیت، انرژی و اضطراب آنها به شکل قابل توجهی افزایش می‌یابد.
  • دچار حالتی به نام یوفوریا می‌شوند که عبارت است از اعتماد به نفس بیش‌از‌حد و احساس خوبی داشتن.
  • احساس نیاز به خواب نمی‌کنند و دچار کم‌خوابی می‌شوند.
  • به طرز عجیبی پرحرف می‌شوند.
  • افکار مغشوش و پراکنده بسیاری دارند و ایده‌های بسیاری در سر آنها می‌‌گذرد.
  • نمی‌توانند به خوبی تمرکز کنند و دچار حواس‌پرتی می‌شوند.
  • نمی‌توانند به خوبی و عاقلانه تصمیم‌گیری کنند. به‌عنوان مثال، سرمایه‌گذاری‌های اشتباه و نادرست می‌‌کنند و یا ولخرجی‌های بی‌دلیل انجام می‌‌دهند. همچنین تصمیمات پرخطر در حیطه ارتباطات جنسی خود می‌گیرند.

۲. حالت افسردگی شدید در یک فرد با اختلال دوقطبی (افسردگی دو قطبی)

اپیزود دیپرشن ماژور یا افسردگی شدید به اندازه‌ای قوی و طوفانی است که می‌تواند در فعالیت‌های روزانه فرد اختلال ایجاد کند و کار، تحصیل و روابط او را تحت تاثیر قرار دهد. البته که انواع افسردگی متفاوت هستند. این حالت معمولاً شامل ۵ مورد و یا بیشتر از علائم زیر است:

  • مود و حالت افسرده داشتن که شامل غمگین بودن، ناامید بودن، احساس پوچی و بغض داشتن است. این حالات در کودکان معمولا به شکل تحریک‌پذیر‌بودن و حساسیت شدید خود را نشان می‌‌دهد.
  • بی‌تمایل بودن نسبت به همه یا اکثر فعالیت‌ها و نداشتن اشتیاق
  • کاهش وزن قابل توجه یا افزایش وزن علی‌رغم رژیم غذایی. کاهش وزن در کودکان می‌تواند خود را به شکل عدم مطابقت با الگوی افزایش وزن نشان‌دهد.
  • خوابیدن بیش از اندازه و یا بی‌خوابی (اینسامنیا)
  • بی‌قراری یا آهستگی در انجام کارها
  • خستگی مفرط و یا نداشتن انرژی برای انجام کارها و فعالیت‌های معمول
  • احساس بی‌ارزش بودن و یا عذاب وجدان شدید
  • عدم تمرکز و کاهش توانایی تفکر و اختلال در تصمیم‌گیری
  • افکار خودکشی و یا حتی اقدام به خودکشی.

سایر ویژگی‌هایی که یک فرد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است داشته‌باشد، شامل اضطراب و استرس، مالیخولیا و یا روان‌پریشی نیست. زمان ظهور علائم می‌تواند مختلط و یا آنی باشد. تغییر حالات می‌توانند در زمان حاملگی و یا با تغییر فصول سال رخ دهند.

۳. تفاوت علائم اختلال دوقطبی در مردان و زنان

اختلال دوقطبی در مردان و زنان تقریبا به یک اندازه مشاهده می‌شود. هرچند نشانه‌های شاخص در بیماران با جنسیت متفاوت، می‌تواند مختلف باشد. در بیشتر موارد زنان و مردان با تشخیص دوقطبی ممکن است موارد زیر را نشان دهند:

اختلال دوقطبی در زنان اختلال دوقطبی در مردان
دیرتر و در سنین بالاتری مانند دهه سوم و چهارم زندگی تشخیص داده‌شوند. معمولا زودتر از زنان تشخیص داده‌می‌شوند. حتی در سنین نوجوانی هم امکان تشخیص آن وجود دارد.
حالت‌های خفیف‌تری از مانیا را نشان دهند. دارای حالات شدید شیدایی یا افسردگی دو قطبی هستند.
بیشتر حالات افسردگی را تجربه کنند. افکار خودکشی در مردان بیشتر بروز می‌کند.
سیکل‌های تند و سریع از تغییر حالت را از خود بروز دهند. مثلا در یک سال، ۴ بار یا بیشتر حالات مانیا و افسردگی را تجربه کنند. سیکل‌های بیماری بای پولار ثابت و متغیری دارند.
بیماری‌ها و اختلالات همراه دیگری را هم داشته‌باشند. این موارد می‌توانند شامل میگرن، پرکاری یا کم‌کاری تیروئید، چاقی، اختلالات اضطرابی و تحریک پذیری باشند. در اپیزودهای مانیا رفتارهای پرخطر بیشتری از خود نشان می‌‌دهند.
مصرف الکل در آن‌ها بیشتر است. معمولا سوء‌مصرف مواد دارند.
تفاوت‌های بیماری افسردگی شیدایی در مردان و زنان

زنانی که دارای این اختلال هستند ممکن است دچار برگشت‌های مکرر حالات شوند و این به دلیل بالا و پایین شدن هورمون‌های آنان طی قاعدگی و همچنین یائسگی است. اختلال دوقطبی در زنان پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به مردان دارد. مردانی که به دوقطبی مبتلا می‌شوند، معمولا کمتر از زنان به دنبال درمان این اختلال می‌روند و احتمال خودکشی در آن‌ها بالاتر است.

خجسته بازدید : 24 چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

علائم

بی خوابی نوع خاصی از اختلال خواب است که باعث ایجاد مشکلاتی در به خواب رفتن یا ماندن در خواب می شود. این مشکلات اغلب فقط چند شب طول می کشد، اما در موارد دیگر ممکن است هفته ها یا ماه ها در یک زمان باقی بمانند. کودکان مبتلا به بی خوابی ممکن است به سختی به آرامش برسند و شب ها به خواب بروند، در طول شب مکرر از خواب بیدار شوند یا ممکن است صبح ها خیلی زودتر از آنچه که باید از خواب بیدار شوند. نداشتن خواب کافی می تواند اثرات قابل توجهی هم بر روی کودک مبتلا و هم بر سایر اعضای خانواده داشته باشد که خواب آنها نیز اغلب مختل می شود. مشکلاتی مانند خستگی در طول روز، تحریک پذیری، اضطراب، عدم تمرکز و بیش فعالی می تواند با مشکلات خواب مانند بی خوابی همراه باشد.

 برای دریافت مشاوره می توانید با روانشناس کودک در تهران ارتباط برقرار نمایید.

 

علل

گاهی اوقات بی خوابی با یک مشکل عاطفی مرتبط است. کودک شما ممکن است شب ها به سختی بخوابد زیرا او بیدار دراز کشیده و نگران چیزی است. مشکل می تواند اختلاف با دوستان، مشکلات مربوط به تکالیف مدرسه یا حتی یک داستان ترسناک باشد که آنها در اخبار دیده اند. کودکان اغلب نگران چیزهایی هستند که برای بزرگترها چندان مهم به نظر نمی رسد، بنابراین بهترین راه برای فهمیدن آنچه در ذهن آنهاست این است که در مورد آن با آنها صحبت کنید.

سایر مسائلی که می‌تواند باعث بی‌خوابی شود عبارتند از: محیط خواب روشن، با صدای بلند یا در غیر این صورت مختل‌کننده و فقدان یک برنامه آرام‌بخش قبل از خواب. پرداختن به این مسائل اغلب می‌تواند به خواب راحت‌تر کودکان، نوجوانان یا حتی بزرگسالان کمک کند.

گاهی اوقات علت بی خوابی یک مشکل جسمی یا بیماری است. مسائلی مانند آپنه خواب یا ترس های شبانه می تواند باعث شود کودک شما در طول شب از خواب بیدار شود و ممکن است دوباره به خواب رفتن برای او مشکل باشد. همچنین می‌توانید کودکتان را بیدار نگه دارید، زیرا او درد یا ناراحتی ناشی از بیماری دیگری را تجربه می‌کند، که اگر خیلی جوان است یا در برقراری ارتباط مشکل دارد، ممکن است نتواند به شما بگوید. اگر علت زمینه‌ای وجود داشته باشد، برای رفع بی‌خوابی باید شناسایی و درمان شود.

بی خوابی رفتاری دوران کودکی

نوزادان در فواصل زمانی کوتاه می خوابند و برای تغذیه مکرر از خواب بیدار می شوند. همانطور که آنها رشد می کنند و شروع به خوردن غذاهای جامد می کنند، نوزادان نیازی به تغذیه در طول شب ندارند، اما همچنان عادت به بیدار شدن دارند، بنابراین باید یاد بگیرند که خود را آرام کنند و دوباره بخوابند. اینگونه است که نوزادان برای مدت طولانی تری به خواب می روند و در 9 تا 12 ماهگی بیشتر آنها در طول شب می خوابند. اگر والدین هر بار که کودکشان از خواب بیدار می شود و گریه می کند به او توجه کنند، کودک یاد نخواهد گرفت که دوباره به خواب برود. در نهایت یاد می‌گیرند که از مادر یا بابا انتظار حضور داشته باشند، آنها را ببرند، به آنها غذا بدهند، تکانشان بدهند، تا زمانی که دوباره بخوابند. این رفتار به زودی ریشه‌دار می‌شود و سپس به آن بی‌خوابی رفتاری می‌گویند. کودکان نوپا همچنین می توانند قبل از خواب مقاومت نشان دهند، در به خواب رفتن و خواب ماندن مشکل داشته باشند، مگر اینکه توجه آنها جلب شود. ایجاد یک روال خوب قبل از خواب و عادات خواب خوب از همان ابتدا برای جلوگیری از مشکلات خواب در نوزادان و کودکان نوپا مفید است. لطفاً به اطلاعات پیوست در مورد عادات خواب خوب نگاهی بیندازید.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد

اگر بی خوابی طولانی مدت طول بکشد یا تأثیر قابل توجهی بر روی کودک شما داشته باشد، باید به پزشک مراجعه کنید. کمبود خواب باعث می شود کودکان احساس خستگی و ناراحتی کنند و همچنین می تواند تمرکز و عملکرد خوب در مدرسه را برای آنها دشوار کند. هنگامی که یک مشکل خواب شروع به ایجاد این نوع اثرات کرد، باید برطرف شود. اگر خودتان قادر به حل آن نیستید، ارزش آن را دارد که وقت بگذارید و از یک متخصص مشاوره بگیرید. شما می توانید نکاتی را در مورد ایجاد یک برنامه روتین موثر قبل از خواب و یک محیط خواب راحت دریافت کنید. پزشک شما همچنین قادر خواهد بود هر گونه مشکل اساسی را که می تواند مسئول مشکلات خواب کودک شما باشد، شناسایی کند.

تشخیص و درمان

شناسایی علت بی خوابی مهم است، به خصوص اگر یک بیماری زمینه ای وجود داشته باشد که نیاز به درمان داشته باشد. پزشک ممکن است بخواهد علاوه بر پرسیدن در مورد الگوهای خواب فرزندتان، معاینه فیزیکی انجام دهد یا آزمایشاتی را انجام دهد. در برخی موارد، ممکن است نیاز به انجام مطالعه خواب باشد. این شامل یک شب اقامت در یک کلینیک تخصصی خواب است.

هنگامی که علت مشکل مشخص شد، می توان راه حل مناسب را پیدا کرد. اگر کودک شما به دلیل استرس یا نگرانی مشکل خواب دارد، صحبت کردن از طریق این احساسات اغلب می تواند کمک کننده باشد. انجام برخی اقدامات عملی مانند دریافت کمک بیشتر در مدرسه در صورت نیاز نیز می تواند کمک کننده باشد.

ایجاد محیط مناسب برای خواب نیز مهم است. اتاق خواب کودک شما باید فضایی تاریک، آرام و امن باشد که در آن تا حد امکان کمتر حواس پرتی وجود داشته باشد. خلاص شدن از شر تلفن ها، رایانه ها و سایر صفحه نمایش ها بسیار مهم است. گاهی اوقات نور کم شب، مقداری موسیقی ملایم یا داشتن یک اسباب بازی آرامش بخش در رختخواب می تواند کمک کننده باشد. همچنین باید بررسی کنید که فرزندتان هنگام رفتن به رختخواب گرسنه، تشنه، خیلی گرم یا خیلی سرد نباشد. داشتن یک روال آرامش بخش قبل از خواب نیز مهم است. این می تواند شامل خواندن یا صحبت کردن با هم، حمام کردن، یا نوشیدن یک نوشیدنی گرم باشد. زمان خواب باید یک روال آرام، آرامش بخش و ثابت باشد.

در برخی موارد، یک علت زمینه ای برای بی خوابی شناسایی می شود. ممکن است کودک شما برای رفع این مشکل به درمان اضافی نیاز داشته باشد. به عنوان مثال، اسپری بینی ممکن است برای جلوگیری از آپنه خواب استفاده شود ، یا دارو ممکن است به کودک شما کمک کند تا در صورت ابتلا به آسم در شب احساس راحتی بیشتری کند.

خجسته بازدید : 18 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

هنگامی که بسیاری از مردم به اختلال کمبود توجه فکر می کنند، کودکی خارج از کنترل را در حال حرکت دائمی تصور می کنند که از دیوارها می پرد و همه اطرافیان را به هم می زند. اما واقعیت بسیار پیچیده تر است. برخی از کودکان مبتلا به ADHD بیش فعال هستند، در حالی که برخی دیگر ساکت می نشینند و توجه خود را کیلومترها دورتر نشان می دهند. برخی تمرکز بیش از حد روی یک کار دارند و در انتقال آن به کار دیگری مشکل دارند. دیگران فقط کمی بی توجه هستند، اما بیش از حد تکانشی هستند.

علائم و نشانه‌هایی که کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه دارد به این بستگی دارد که کدام ویژگی غالب است.

کودکان مبتلا به ADHD ممکن است:

  • بی توجه، اما نه بیش فعال یا تکانشی.
  • بیش فعال و تکانشی، اما قادر به توجه است.
  • بی توجه، بیش فعال و تکانشی (شایع ترین شکل ADHD).

کودکانی که فقط علائم بی توجهی ADHD دارند، اغلب نادیده گرفته می شوند، زیرا آنها مخل نیستند. با این حال، علائم بی توجهی عواقبی دارد: قرار گرفتن در آب گرم با والدین و معلمان به دلیل رعایت نکردن دستورالعمل ها. عملکرد ضعیف در مدرسه؛ یا درگیری با بچه های دیگر بر سر عدم بازی بر اساس قوانین.

کدام یک از این کودکان ممکن است ADHD داشته باشند؟

الف- پسر بیش فعالی که بی وقفه حرف می زند و نمی تواند آرام بنشیند.
ب. رویاپرداز ساکتی که پشت میزش می نشیند و به فضا خیره می شود.
ج. هر دو.

پاسخ صحیح c است."

علائم ADHD در سنین مختلف

از آنجایی که ما انتظار داریم کودکان بسیار خردسال به راحتی حواس پرتی و بیش فعالی داشته باشند، این رفتارهای تکانشی - صعود خطرناک، توهین غیرمنتظره - است که اغلب در کودکان پیش دبستانی مبتلا به ADHD برجسته می شود. با این حال، در سن چهار یا پنج سالگی، اکثر کودکان یاد گرفته‌اند که چگونه به دیگران توجه کنند، وقتی به آنها دستور داده می‌شود، ساکت بنشینند و هر چیزی را که به سرشان می‌آید نگویند. بنابراین تا زمانی که کودکان به سن مدرسه می رسند، مبتلایان به ADHD در هر سه رفتار برجسته می شوند: بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری.

ADHD در دختران

دختران کمتر از پسران برای تشخیص و درمان ADHD قرار دارند. برخی افراد حتی به اشتباه معتقدند که این عارضه فقط در پسران رخ می دهد. در واقع، علائم ADHD می تواند در دختران متفاوت به نظر برسد، به گونه ای که تشخیص این اختلال را سخت تر می کند.

دختران مبتلا به ADHD ممکن است به اندازه پسرها بیش فعال، تکانشی یا مخل در کلاس به نظر نرسند. با این حال، آنها ممکن است بی سر و صدا با اضطراب ، فراموشی، بی نظمی و عدم تمرکز دست و پنجه نرم کنند. دختران مبتلا به ADHD همچنین ممکن است از راهبردهای مقابله ای بهتری برای جبران مشکلات خود استفاده کنند، مانند تلاش بیشتر برای انجام تکالیف مدرسه. 

بسیاری از دختران تا اواخر عمر تشخیص رسمی ADHD دریافت نمی کنند . تا آن زمان، آنها احتمالاً مجبور بودند عواقب زندگی با یک اختلال ناشناخته و درمان نشده را تحمل کنند. این پیامدها می تواند شامل مشکلات در مدرسه و روابط و همچنین اعتماد به نفس پایین یا حتی افسردگی باشد . تشخیص زودهنگام و دقیق بهترین راه برای اطمینان از دریافت حمایت مورد نیاز فرزندتان است

علائم و نشانه های بی توجهی ADHD

اینطور نیست که کودکان مبتلا به ADHD نتوانند به آن توجه کنند: زمانی که آنها کارهایی را انجام می دهند که از آنها لذت می برند یا در مورد موضوعاتی که به آنها علاقه مند هستند می شنوند، برای تمرکز و ادامه کار مشکلی ندارند. اما زمانی که کار تکراری یا خسته کننده است، آنها به سرعت تنظیم می کنند.

ماندن در مسیر یکی دیگر از مشکلات رایج است. کودکان مبتلا به ADHD اغلب بدون انجام هیچ یک از آنها از یک کار به کار دیگر می پرند، یا از مراحل لازم در مراحل صرف نظر می کنند. سازماندهی تکالیف مدرسه و زمان آنها برای آنها سخت تر از اکثر کودکان است. کودکان مبتلا به ADHD همچنین در صورت وقوع اتفاقاتی در اطرافشان در تمرکز مشکل دارند. آنها معمولاً به یک محیط آرام و ساکت نیاز دارند تا تمرکز خود را حفظ کنند.

علائم بی توجهی در کودکان

فرزند شما ممکن است:

  • در متمرکز ماندن مشکل دارند. به راحتی حواس خود را پرت کنید یا از یک کار قبل از اتمام آن خسته شوید.
  • به نظر می رسد وقتی با او صحبت می شود گوش نمی دهد.
  • در به خاطر سپردن چیزها و پیروی از دستورالعمل ها مشکل دارند. به جزئیات توجه نکنید یا اشتباهات بی دقتی انجام دهید.
  • در سازماندهی، برنامه ریزی پیش رو و به پایان رساندن پروژه ها مشکل دارید.
  • مکرراً تکالیف، کتاب‌ها، اسباب‌بازی‌ها یا سایر اقلام را گم کنید یا به اشتباه بیاندازید.

علائم و نشانه های بیش فعالی ADHD

بارزترین علامت ADHD بیش فعالی است. در حالی که بسیاری از کودکان به طور طبیعی کاملاً فعال هستند، کودکانی که علائم بیش فعالی اختلال کمبود توجه دارند همیشه در حال حرکت هستند. آنها ممکن است سعی کنند چندین کار را همزمان انجام دهند و از یک فعالیت به فعالیت دیگر بپرند. حتی زمانی که مجبور می شوند ثابت بنشینند، که ممکن است برایشان بسیار سخت باشد، پایشان ضربه می زند، پایشان می لرزد یا انگشتانشان طبل می زند.

علائم بیش فعالی در کودکان

فرزند شما ممکن است:

  • مدام بی قراری و غر زدن.
  • در یک جا نشستن، آرام بازی کردن یا استراحت کردن مشکل دارید.
  • به طور مداوم در اطراف حرکت کنید، اغلب در حال دویدن یا بالا رفتن نامناسب.
  • زیاد حرف بزن
  • خلق و خوی سریع یا "فیوز کوتاه" داشته باشید.

علائم و نشانه های تکانشی ADHD

تکانشگری کودکان مبتلا به ADHD می تواند مشکلاتی در خودکنترلی ایجاد کند. از آنجایی که آنها کمتر از سایر بچه‌ها خودشان را سانسور می‌کنند، مکالمات را قطع می‌کنند، به فضای دیگران هجوم می‌آورند، در کلاس سؤالات نامربوط می‌پرسند، مشاهدات بدون درایت انجام می‌دهند و سؤالات بیش از حد شخصی می‌پرسند. پیروی از دستورالعمل هایی مانند "صبور باشید" و "فقط کمی صبر کنید" برای کودکان مبتلا به ADHD دو برابر سخت تر از سایر نوجوانان است.

کودکانی که علائم و نشانه های تکانشی ADHD دارند نیز معمولاً بدخلق هستند و از نظر احساسی بیش از حد واکنش نشان می دهند. در نتیجه، دیگران ممکن است کودک را بی احترامی، عجیب و غریب یا نیازمند بدانند.

علائم تکانشگری در کودکان

فرزند شما ممکن است:

  • بدون فکر عمل کن
  • حدس بزنید، به جای وقت گذاشتن برای حل یک مشکل؛ بدون منتظر ماندن برای فراخوانی یا شنیدن کل سؤال، پاسخ‌ها را در کلاس بیان کنید.
  • در مکالمات یا بازی های دیگران دخالت کنید.
  • اغلب حرف دیگران را قطع می کند. اشتباه را در زمان اشتباه بگو
  • قادر به کنترل احساسات قدرتمند نباشید که منجر به طغیان خشم یا عصبانیت می شود.

اثرات مثبت ADHD در کودکان

ADHD هیچ ربطی به هوش و استعداد ندارد. علاوه بر این، کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه اغلب ویژگی‌های مثبت زیر را نشان می‌دهند:

خلاقیت. کودکانی که ADHD دارند می توانند به طرز شگفت انگیزی خلاق و تخیلی باشند. کودکی که رویاپردازی می کند و ده فکر مختلف در آن واحد دارد، می تواند به یک استاد حل مسئله، منبع ایده ها یا یک هنرمند مبتکر تبدیل شود. کودکان مبتلا به ADHD ممکن است به راحتی حواسشان پرت شود، اما گاهی اوقات متوجه چیزهایی می شوند که دیگران نمی بینند.

انعطاف پذیری از آنجایی که کودکان مبتلا به ADHD گزینه‌های زیادی را در یک زمان در نظر می‌گیرند، در ابتدا روی یک جایگزین قرار نمی‌گیرند و نسبت به ایده‌های مختلف بازتر هستند.

اشتیاق و خودانگیختگی. کودکان مبتلا به ADHD به ندرت خسته کننده هستند! آنها به چیزهای مختلف زیادی علاقه مند هستند و شخصیت پر جنب و جوشی دارند. به طور خلاصه، اگر آنها شما را خشمگین نمی‌کنند (و گاهی اوقات حتی زمانی که هستند)، بودن با آنها بسیار سرگرم کننده است.

انرژی و رانندگی. وقتی بچه های مبتلا به ADHD انگیزه دارند، سخت کار می کنند یا بازی می کنند و برای موفقیت تلاش می کنند. در واقع ممکن است دشوار باشد که حواس آنها را از کاری که به آنها علاقه دارد منحرف کنید، به خصوص اگر این فعالیت تعاملی یا عملی باشد.

خجسته بازدید : 19 سه شنبه 04 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

 

برآمدگی یا افتادگی دیسک ممکن است در گردن، پایین یا وسط کمر رخ دهد. پایین ترین دیسک های کمر (L4/5 و L5/S1) بیشترین وزن را دارند و اغلب یک "نقطه لولا" برای حرکت تنه تشکیل می دهند. اکثر آسیب های دیسک کمر در این دو سطح اتفاق می افتد.

آناتومی و آسیب شناسی پایه

برای درک برآمدگی یا فتق دیسک ابتدا نیاز به درک اولیه آناتومی است. ستون فقرات از مجموعه ای از 24 مهره به اضافه استخوان خاجی و دم در پایه ستون فقرات تشکیل شده است. هر دیسک بین مهره ای بین یک جفت مهره قرار می گیرد و به عنوان ضربه گیر عمل می کند و به ستون فقرات اجازه خم شدن می دهد. هر دیسک یک سیستم مینی هیدرولیک است، با لایه های فیبری محکم و متحدالمرکز در خارج (حلقه فیبروزوس) و مواد متحرک نرم در مرکز (هسته پالپوز).

برآمدگی دیسک  زمانی اتفاق می‌افتد که ضعف در دیواره خارجی (فیبروز حلقوی) به دیسک اجازه تغییر شکل دهد. مواد موجود در داخل (هسته پالپوز) به سمت خارج برآمده شده و دیواره بیرونی را تغییر شکل می دهد، که ممکن است بر ساختارهای حساس اطراف از جمله ریشه های عصبی فشار وارد کند. این یک شکل شایع و کمتر شدید آسیب دیسک است.

فتق دیسک  (که پرولاپس دیسک نیز نامیده می‌شود) زمانی رخ می‌دهد که فشار روی دیسک باعث می‌شود که مواد هسته نرم‌تر دیواره بیرونی دیسک را ترک کند و به بیرون نشت کند.

معمولاً این ماده به سمت پشت بدن برآمده می شود، در مرکز یا یک طرف، جایی که ممکن است بر ساختارهای حساس مانند رباط ها و اعصاب نخاعی فشار وارد کند. تورم و التهاب موضعی ممکن است این فشار را افزایش دهد. تحریک ریشه های عصبی در قسمت تحتانی کمر ممکن است باعث سیاتیک شود - درد در هر نقطه از مسیر عصب سیاتیک، که از باسن عبور می کند، در پشت ران، جایی که به دو شاخه تقسیم می شود که از پایین ساق پا به سمت پایین می رود. پا. (اما تمام پا دردهای مرتبط با مشکلات کمر به دلیل سیاتیک نیست.)

علائم
با برآمدگی جزئی دیسک کمر یا فتق، درد در قسمت تحتانی کمر موضعی می‌شود و گاهی اوقات ممکن است به باسن یا ران نیز سرایت کند. درد معمولاً با نشستن طولانی مدت، خم شدن یا صرفاً ماندن طولانی مدت در هر موقعیتی بدتر می شود. در موارد شدیدتر، درد ممکن است از یک طرف یا هر دو طرف به پایین ساق پا کشیده شود، یا در طرفین متناوب، گاهی اوقات تا پا گسترش یابد. درد ممکن است دائمی باشد یا ممکن است بیاید و برود.

اگر دیسک به ریشه عصبی برخورد کند، ممکن است علائم عصبی مانند بی حسی، سوزن سوزن یا از دست دادن قدرت در قسمت هایی از یک یا هر دو پا وجود داشته باشد. افرادی که علائم عصبی قابل توجهی دارند ممکن است مجبور شوند جراحی را در نظر بگیرند، با این حال جراحی خطرات قابل توجهی دارد و در بیشتر موارد ارزش آن را دارد که ابتدا روش های کمتر تهاجمی را امتحان کنید.

مواردی که باید در نظر گرفت

لطفا دو نکته را در نظر داشته باشید برخی از افراد در ام آر آی یا سی تی اسکن برآمدگی دیسک دارند اما اصلا دردی ندارند. همچنین درد اغلب از بیش از یک ساختار ناشی می شود. ممکن است علاوه بر برآمدگی دیسک، مشکلی هم داشته باشید که تشخیص داده نشده است، مانند یک مفصل فاست گیر کرده یا مفصل ساکرو ایلیاک یا درد بافت نرم ناشی از عضلات و رباط ها، که با سی تی اسکن نمی توان به خوبی تصویربرداری کرد. التهاب، بی ثباتی یا ناهماهنگی جزئی ممکن است در هیچ اسکنی ظاهر نشود. فقط به این دلیل که مشکل دیسک در اسکن شما ظاهر می شود، ثابت نمی کند که این همان چیزی است که باعث درد شما می شود.

خجسته بازدید : 21 سه شنبه 04 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

در یک کلام، نه. از زمان جنگ جهانی دوم، روانشناسی تلاش های خود را بر مشکلات روانی و چگونگی اصلاح آنها متمرکز کرده است. این تلاش‌ها سود زیادی به همراه داشته است. گام های بلندی در درک و درمان اختلالات روانی برداشته شده است. اکنون درمان‌های مؤثری برای بیش از دوازده اختلال وجود دارد که زمانی غیرقابل درمان بودند (بارت و اولندیک، 2004؛ ایوانز و همکاران، 2005؛ هیبز و جنسن، 1996؛ کازدین و ویز، 2003؛ ناتان و گورمن، 1992، 20; سلیگمن، 1994).

با این حال، یکی از پیامدهای این تمرکز بر مشکلات روانی این است که روانشناسی چیزی برای گفتن در مورد آنچه که زندگی را ارزشمندتر می کند، ندارد. روانشناسی مثبت گرا پیشنهاد می کند که این عدم تعادل را با تمرکز بر نقاط قوت و همچنین نقاط ضعف، ساختن بهترین چیزها در زندگی و همچنین ترمیم بدترین ها اصلاح کند. بیان می‌کند که خوبی و تعالی انسان به اندازه پریشانی و بی‌نظمی معتبر است، که زندگی مستلزم چیزی بیش از رفع مشکلات است.

دغدغه روانشناسی برای رفع مشکلات انسان قابل درک است و قطعا نباید آن را رها کرد. رنج بشر نیازمند راه حل های علمی است. با این حال، رنج و رفاه، هر دو بخشی از شرایط انسان هستند و روانشناسان باید به هر دو توجه داشته باشند.

2. آیا روانشناسی مثبت فقط برای شاد کردن مردم است؟

"خوشبختی" معمولاً به عنوان یک حالت خوب یا تجربه لذت بخش تعریف می شود، اما این مفهوم از شادی تنها بخش کوچکی از روانشناسی مثبت است. روانشناسی مثبت گرا مطالعه علمی نقاط قوت و فضایل است که افراد و جوامع را قادر به شکوفایی می کند. به گفته سلیگمن (2002)، روانشناسی مثبت گرا سه دغدغه اصلی دارد: احساسات مثبت، ویژگی های فردی مثبت و نهادهای مثبت. درک احساسات مثبت مستلزم مطالعه رضایت از گذشته، شادی در حال و امید به آینده است. درک ویژگی‌های مثبت فردی شامل مطالعه نقاط قوت و فضایل است، مانند ظرفیت عشق و کار، شجاعت، شفقت، انعطاف‌پذیری، خلاقیت، کنجکاوی، درستکاری، خودشناسی، میانه‌روی، خویشتن‌داری و خرد. درک نهادهای مثبت مستلزم مطالعه معنا و هدف و همچنین نقاط قوتی است که جوامع بهتری را تقویت می‌کند، مانند عدالت، مسئولیت‌پذیری، مدنیت، فرزندپروری، تربیت، اخلاق کاری، رهبری، کار گروهی، هدف و بردباری.

هر یک از این سه حوزه به معنای متفاوتی از اصطلاح علمی ناکارآمد «خوشبختی» مربوط می‌شود و هر کدام راه خود را به سوی خوشبختی دارند (سلیگمن، 2002). احساسات مثبت منجر به زندگی خوشایند می شود که شبیه تئوری های لذت جویانه شادی است. استفاده از نقاط قوت خود در یک کار چالش برانگیز منجر به تجربه جریان (Csikszentmihalyi, 1990) و زندگی درگیر می شود. به کارگیری نقاط قوت خود در خدمت چیزی بزرگتر از خود می تواند به زندگی معنادار منجر شود (مثلاً تعلق و خدمت به نهادهایی مانند آموزش، مطبوعات آزاد، مذهب، دموکراسی و خانواده، به چند مورد).

3. آیا روانشناسی مثبت اندیشی همان مثبت اندیشی است؟

روانشناسی مثبت گرا از سه جهت با مثبت اندیشی متفاوت است. اول، روانشناسی مثبت گرا مبتنی بر مطالعه علمی تجربی و قابل تکرار است. دوم، مثبت اندیشی ما را برای همه زمان ها و مکان ها مثبت ترغیب می کند، اما روانشناسی مثبت این کار را نمی کند. روانشناسی مثبت گرا تشخیص می دهد که علی رغم مزایای مثبت اندیشی، مواقعی وجود دارد که تفکر منفی یا واقع بینانه مناسب است. مطالعات نشان می‌دهد که خوش‌بینی با سلامت، عملکرد، طول عمر و موفقیت اجتماعی بهتر مرتبط است (سلیگمن، 1991؛ لیوبومیرسکی، کینگ و داینر، 2005)، اما شواهدی وجود دارد که در برخی موقعیت‌ها تفکر منفی منجر به دقت بیشتر می‌شود. پیامدهای مهم (آلیاژ، آبرامسون و کیارا، 2000). تفکر خوش بینانه می تواند با دست کم گرفتن خطرات مرتبط باشد (پترسون و وایدیا، 2003). برای مثال، ما لزوماً نمی‌خواهیم که یک خلبان یا کنترل‌کننده ترافیک هوایی هنگام تصمیم‌گیری در مورد پرواز در هنگام طوفان خوش‌بین باشد.

سومین تمایز بین مثبت اندیشی و روانشناسی مثبت این است که بسیاری از محققان روانشناسی مثبت ده ها سال روی جنبه "منفی" چیزها کار کرده اند - افسردگی، اضطراب، تروما، و غیره. ما روانشناسی مثبت را جایگزینی برای روانشناسی سنتی نمی دانیم. اما صرفاً به عنوان مکملی برای دستاوردهای روانشناسی سنتی که به سختی به دست آمده است.

خجسته بازدید : 19 سه شنبه 28 فروردین 1403 نظرات (0)

آرتریت ستون فقرات (آرتریت در پشت یا گردن)

آرتریت نخاعی التهاب مفاصل فاست در ستون فقرات یا مفاصل ساکروایلیاک بین ستون فقرات و لگن است. ممکن است با ساییدگی، اختلالات خود ایمنی، عفونت و سایر شرایط مرتبط باشد. گاهی اوقات، التهاب ممکن است محل هایی را که رباط ها و تاندون ها به استخوان های ستون فقرات می چسبند نیز تحت تاثیر قرار دهد. صرف نظر از محل دقیق، آرتریت در پشت یا گردن می تواند دردناک باشد و اغلب مزمن می شود.

آرتریت ستون فقرات: آنچه باید بدانید

  • استئوآرتریت شایع ترین نوع آرتریت است که ستون فقرات را درگیر می کند.

  • آرتروز می تواند در هر جایی از ستون فقرات رخ دهد، اما در قسمت پایین کمر و گردن شایع تر است.

  • درد و سفتی شایع ترین علائم آرتریت ستون فقرات است.

  • علل آرتریت نخاعی هنوز تا حد زیادی ناشناخته است به جز آرتروز که معمولاً در نتیجه ساییدگی و پارگی است.

  • درمان آرتریت ستون فقرات ممکن است شامل داروهای مسکن، تزریق استروئید، فیزیوتراپی و جراحی در موارد شدید باشد.

آرتریت ستون فقرات علل و عوامل خطر

علل آرتریت در پشت یا گردن بسته به نوع آرتریت شما متفاوت است. علاوه بر سایش و پارگی طبیعی و محرک های خودایمنی، در بسیاری از موارد علت دقیق ناشناخته باقی می ماند. اجزای ژنتیکی در ارتباط با برخی از اشکال آرتریت نخاعی شناسایی شده است، به این معنی که ممکن است ارثی باشد.

سایر عوامل خطر آرتریت نخاعی عبارتند از:

  • سن

  • اضافه وزن / چاقی

  • وجود شرایط خاصی مانند دیابت، نقرس، پسوریازیس، سل، سندرم روده تحریک پذیر و بیماری لایم.

انواع آرتریت ستون فقرات

بیش از 100 نوع مختلف آرتریت وجود دارد و بیشتر آنها ممکن است بر پشت یا گردن تأثیر بگذارند. اگرچه همه آرتریت ها منجر به التهاب می شوند، آرتریت بر اساس منشاء آن به دو دسته التهابی و غیر التهابی (دژنراتیو) تقسیم می شود.

استئوآرتریت ستون فقرات

استئوآرتریت (آرتریت غیر التهابی یا دژنراتیو) شایع ترین شکل آرتریت نخاعی است. معمولاً کمر را تحت تأثیر قرار می دهد و از طریق ساییدگی ایجاد می شود. همانطور که غضروف بین مفاصل به آرامی تجزیه می شود، منجر به التهاب و درد می شود. از آنجایی که درد ناشی از آسیب مکانیکی است، معمولاً زمانی که کمر خود را خم می‌کنید یا می‌پیچانید، بیشتر قابل توجه است. صدمات کمری در گذشته نیز ممکن است به ایجاد آرتریت دژنراتیو ستون فقرات کمک کند.

استئوآرتریت ستون فقرات معمولاً مفاصل فاست بین مهره ها را درگیر می کند. همچنین به عنوان آرتریت مفصل فاست، سندرم مفصل فاست و بیماری فاست شناخته می شود. در برخی موارد، دژنراسیون دیسک های ستون فقرات ( بیماری دژنراتیو دیسک ) ممکن است به آرتریت مفصل فاست کمک کند. با نازک شدن دیسک های بین مهره ها، فشار بیشتری به مفاصل فاست منتقل می شود. این منجر به اصطکاک بیشتر و آسیب بیشتر به غضروف می شود.

هنگامی که این تغییرات دژنراتیو در گردن رخ می دهد، به این وضعیت اسپوندیلوز گردنی می گویند . آرتروز گردن همیشه باعث درد نمی شود و بسیاری از افراد علائم قابل توجهی ندارند.

خجسته بازدید : 24 سه شنبه 14 فروردین 1403 نظرات (0)

اگر به دنبال کمک از یک روانشناس هستید، مهم است که فردی را انتخاب کنید که احتمالاً مؤثر باشد. انجمن روانشناسی آمریکا (APA) سندی را منتشر کرده است که ویژگی های برتر یک روانشناس موثر را نشان می دهد. روانشناسی استراتژیک یک مطب خصوصی در شهر کانبرا است که روانشناسانی را استخدام می کند و به رشد آنها کمک می کند که این ویژگی ها را تجسم می دهند. عوامل زیر عواملی هستند که توسط APA برای مؤثر بودن روانشناسان مهم در نظر گرفته شده است. مهم است که مراجعان این موارد را در مراحل اولیه درمان در نظر بگیرند.

1. مهارت های ارتباط بین فردی خوب

روانشناسان زمان زیادی را صرف انعکاس برداشت های خود و درک تجربیات مشتری می کنند و همچنین راهبردها و روش های جدید تفکر درباره مشکلات را به مراجع آموزش می دهند. آنها همچنین گزارش ها و نامه های بازخوردی را برای سایر متخصصان می نویسند. بنابراین، برای روانشناس بسیار مهم است که بتواند به صورت واضح و موثر ارتباط شفاهی و نوشتاری برقرار کند.

2. امانتداری

برای اینکه روانشناسان موثر واقع شوند، باید اطلاعات بسیار شخصی، دقیق و حساس را از مراجعین دریافت کنند. اگر آنها درک کاملی از پیشینه، زمینه و الگوهای تفکر و رفتار مشتری نداشته باشند، فقط می توانند به آنها کمک کنند. بنابراین، مهم است که یک روانشناس احساس قابل اعتماد بودن را منتقل کند، به طوری که مراجعه کننده احساس راحتی کند و اطلاعات مهمی را برای روانشناس برای فرمول بندی پرونده خود و همچنین فرآیند مداخله به اشتراک بگذارد.

3. تمایل به ایجاد اتحاد با مشتری

روانشناسان با همکاری مراجعین کار می کنند. اگرچه سطح آموزش آنها آنها را در موقعیت برتر در زمینه یک جلسه درمانی قرار می دهد، آنها نمی توانند مؤثر باشند مگر اینکه به عنوان بخشی از اتحاد با مشتری خود کار کنند. این شامل بررسی منظم با مشتری در مورد درک و نظر او از یک مفهوم یا استراتژی خاص، و همچنین پرسیدن ایده های او در مورد اینکه چه چیزی برای وضعیت فعلی آنها مفید خواهد بود و چه چیزی نخواهد بود.

4. فرمول بندی دقیق و به روز مورد را ارائه می دهد

روانشناسان از طریق ایجاد یک "فرمول بندی موردی" که ترکیبی از موارد زیر است، درمان را برای هر مشتری خاص انجام می دهند. عواملی که ممکن است مشتری را مستعد این مشکلات کرده باشد. رویدادهایی که ممکن است باعث ایجاد یا تشدید مشکلات شده باشند. رفتارها، عوامل محیطی و باورهایی که ممکن است مانع از بهبود مشتری شود. و جنبه هایی از شخصیت و موقعیت مشتری که ممکن است به پیشرفت آنها کمک کند. برای روان‌شناسان مهم است که برداشت‌های خود را با مراجعان به اشتراک بگذارند تا از طریق آگاهی از عوامل مؤثر در مشکلات، بازخوردی در مورد دقت به دست آورند و مراجع را توانمند کنند.

5. دارای یک برنامه درمانی منسجم و قابل قبول

هنگامی که فرمول موردی تهیه شد، برای روانشناسان مهم است که یک سبک درمانی و طرحی را انتخاب کنند که نشان داده شده باشد هنگام کار با مشتریانی که نگرانی های مشابهی دارند، موثر است. یک برنامه درمانی شامل اهداف کلی و یک منطق روشن در مورد روش هایی است که برای دستیابی به آنها استفاده می شود. روانشناسان مختلف رویکردهای متفاوتی برای درمان یک مشکل دارند. بنابراین مهمترین عامل این است که روانشناس برای استفاده از آن منطق روشنی داشته باشد.

6. به روش درمانی که استفاده می کنند اعتقاد دارد

همانطور که در بالا ذکر شد، روانشناسان همه رویکردهای متفاوتی برای درمان یک مشکل دارند. این به آموزش هایی که به آنها داده شده، رویدادهای توسعه حرفه ای که در آن شرکت کرده اند و ترجیحات شخصی آنها بستگی دارد. این بدان معنا نیست که یک روش خاص «بهتر» از روش دیگر خواهد بود – آنچه مهم‌تر از همه این است که روان‌شناس تا چه اندازه در استفاده از سبک درمانی مطمئن است و تا چه اندازه با باورها و سبک شخصی او هم‌خوانی دارد. روانشناسی که درمان را به شیوه ای مردد یا اکراه ارائه می کند، بسیار کمتر احتمال دارد که مؤثر باشد.

7. به طور منظم پیشرفت مشتری را بررسی کنید

برای روانشناسان مهم است که به طور منظم با مراجعه کننده در مورد عملکرد روزانه و وضعیت عاطفی او چک کنند. این باید از طریق ترکیبی از معیارهای عینی تر (مثلاً مقیاس های خود گزارش دهی)، جمع آوری اطلاعات در مورد فعالیت های مشتری، و به سادگی از او پرسیدن وضعیت آنها انجام شود. آنها باید شواهدی به دست آورند که نشان دهد درمان آنها به نفع مشتری است تا در مورد نحوه استفاده از جلسات آینده تصمیم بگیرند.

8. با ویژگی های مشتری سازگار است

روانشناسان باید درمان را متناسب با باورها، قابلیت ها، زمینه و مشکلاتی که هر مشتری با آن مواجه است، تطبیق دهند.

9. امید و خوش بینی را در مشتری القا می کند

برای اینکه تغییر ایجاد شود، مشتری باید باور داشته باشد که قادر به انجام آن است. اغلب مراجعین با توقعات کم در مورد توانایی خود برای تغییر به درمان مراجعه می کنند، یا قصد دارند برای «رفع» آنها کاملاً به درمانگر تکیه کنند. برای روانشناسان مهم است که ویژگی های مراجع را برجسته کنند که آنها را قادر می سازد در طول درمان و بعد از آن تغییرات مثبتی ایجاد کنند. به هر حال، این مشتری است که باید بیشتر کار سخت را در درمان انجام دهد!

10. حساسیت به زمینه های مختلف فرهنگی

هر روانشناس از نظر ارزش ها و انتظارات خود در جنبه های مختلف زندگی تحت تأثیر تربیت فرهنگی خود قرار می گیرد. علاوه بر این، بسیاری از پروتکل‌های درمانی تحت تأثیر ارزش‌ها و روش‌های استدلالی قرار گرفته‌اند که در فرهنگی که در آن توسعه یافته‌اند، رایج‌تر هستند. مهم است که روانشناسان به این حقایق توجه داشته باشند تا از فرافکنی ارزش ها و انتظارات به مشتریانی با پیشینه های فرهنگی مختلف که ممکن است آنها را با آنها در میان نگذارند اجتناب کنند.

11. خودآگاهی

مشابه حساسیت فرهنگی، برای مراجعان مهم است که از آنچه ممکن است در جلسات درمانی منجر به پاسخ های غیر مفید شود، آگاه باشند. روانشناسان نباید مسائل شخصی خود را با مراجعان در میان بگذارند و نمی توانند تحت تأثیر تجربیات خود در هنگام برخورد با مراجع به گونه ای که در درمان اختلال ایجاد کند. خودآگاهی مهارت بسیار مفیدی است که باید برای روانشناسان برای دستیابی به عینیت و عملکرد مشتری محور داشته باشد.

12. از تمرین مبتنی بر شواهد استفاده می کند

روانشناسان باید از پروتکل های درمانی استفاده کنند که نشان داده شده است برای مراجعانی که مشکلات مشابهی دارند موثر است. آنها باید بتوانند یک منطق قوی برای رویکرد خود و همچنین شواهدی ارائه کنند که نشان دهد این رویکرد قبلاً با تعداد قابل توجهی از مشتریان قبلی مؤثر بوده است.

خجسته بازدید : 26 سه شنبه 07 فروردین 1403 نظرات (0)

روانپزشکی شاخه‌ای از پزشکی است که علاوه بر رسیدگی به علت‌‎شناسی، علامت‌شناسی، طبقه‌بندی، تشخیص و پیش‌آگهی بیماری‌های روانی، به پیش‌‌گیری و درمان آنها نیز می‌پردازد. منظور از بیماری‌های روانی آن چیزی نیست که بسیاری از مردم می‌پندارند. بسیاری از افراد تنها بیماری‌های بسیار شدید و زایل‌کننده عقل را بیماری روانی می‌دانند و به این دلیل از مراجعه به روانپزشک سر باز می‌زنند. این در حالی است که گستره این بیماری‌ها بسیار بیش از آن است، به گونه‌ای که در بسیاری از جوامع از جمله ایران، از هر چهار یا پنج نفر یکی در طول عمر خود دست‌کم یکی از اختلالات روانپزشکی را تجربه کرده است. برخی از مردم نیز تصور می‌کنند که روانپزشکان به همه مراجعان خود دارو تجویز می‌کنند و به این دلیل از این پزشکان دوری می‌کنند. واقعیت آن است که روانپزشکان بر اساس تشخیص نوع مشکل یا بیماری ممکن است تصمیم به درمان با دارو، روان‌درمانی یا هردو بگیرند و یا به انجام مشاوره یا ارائه توصیه‌ها یا آموزش اکتفا کنند. در موارد ویژه‌ای نیز از ابزارهایی برای درمان بهره می‌گیرند.

اختلالات روانپزشکی به طور عمده ممکن است در هر یک از موارد روحیه، رفتار، تفکر، خواب، اشتها و مسایل جنسی تأثیرگذار باشد و یک فرد ممکن است به دلیل بروز تغییر در هر یک از این موارد، نیازمند بررسی تشخیصی توسط روانپزشک شود. این اختلالات از خفیف تا شدید متغیرند و محدود به سن خاصی نیستند. با این حال حتی در موارد به ظاهر خفیف، می‌توانند رنج و دشواری‌های زیادی ایجاد کنند و عدم رسیدگی به آنها ممکن است به طولانی‌شدن مسئله و دشواری بیشتر درمان آن بیانجامد.

 

چند مثال از مواردی که ممکن است نیاز به مراجعه به روانپزشک وجود داشته باشد، موضوع را روشن‌تر می‌کند:
۱- فردی که پس از چند ماه از درگذشت یکی از نزدیکان خود، هنوز با فقدان او کنار نیامده و اغلب در ناراحتی به سر می‌برد.

۲- کسی که همه افراد خانواده‌اش او را بسیار وسواسی در نظافت منزل می‌دانند، ولی خود او با وجود وقت زیادی که صرف نظافت می‌کند وجود وسواس را قبول ندارد.

۳- فردی که به دلیل کم‌خوابی اغلب از داروهای مختلف خواب‌آور مصرف می‌کند و هرگز دلیل زیربنایی کم‌خوابی خود را با مراجعه به پزشک ارزیابی نکرده است.

۴- کسی که به دلیل چاقی اغلب به رژیم‌های غذایی رو می‌آورد اما در کم‌کردن وزن موفق نیست.

۵- فردی که بدون دلیلی کافی یا منطقی به همسر یا خانواده‌اش بی‌اعتماد است.

۶- کسی که بسیار عجول و کم صبر است، به شکلی که اغلب وسط حرف دیگران می‌پرد و در زندگی نیز توان برنامه‌ریزی درازمدت ندارد.

۷- کسی که به قدری پایبند مقررات و وظایفش است که دیگران او را غیرقابل تحمل برای معاشرت می‌دانند.

۸- فردی که در برخورد با دیگران تندخوست و رفتارش مایه آزار اعضای خانواده است.

۹- کسی که زخم معده دارد و با درمان‌های مرسوم بهبودی نیافته و با کوچکترین تنشی علایم زخم تشدید می‌شود.

۱۰- فردی که با وجود مصرف منظم چند داروی ضد فشارخون هنوز دچار زیادی فشار خون است.

مثال‌های بی‌شماری وجود دارد.

خجسته بازدید : 33 پنجشنبه 26 بهمن 1402 نظرات (0)

هر والدی در مرحله‌ای از رشد کودک ممکن است با رفتارهای غیرمحترمانه و بی‌ ادبانه او مواجه شود. این موضوع می‌تواند منجر به تجربه احساسات مختلفی مثل خشم، شرم یا حتی گناه در والدین شود. هر کدام از این احساسات می‌تواند، واکنش نادرستی ایجاد کند. برای مثال وقتی فرزندتان را برای خوردن شام صدا می‌زنید، اما او جوابی مثل «برو بابا دلم نمی‌خواد بیام می‌خوام کارتونم رو ببینم» مواجه می‌شوید ممکن است عصبانی شوید و داد بزنید: «خیلی بی‌ ادبی! تا یک هفته تلویزیون بی تلویزیون» یا حتی رفتارهای شدیدتری نشان دهید. باید بدانید واکنش‌های شدید یا زدن برچسب‌هایی مثل بی‌ ادب به کودکان، نه تنها جلوی این رفتار را نمی‌گیرد بلکه آن را تشدید نیز می‌کند. بنابراین بهتر است با ظرافت زیادی نسبت به رفتارهای بی‌ ادبانه کودکان برخورد کرد.برای مشاوره با روانشناس کودک اینجا کلیک کنید

۱- از جنگ قدرت با کودک بی‌ ادب خودداری کنید

بی‌ ادبی یک کودک ممکن است خشم شما را تحریک کند. برای مثال ممکن است بخواهید فرزندتان را تنبیه کنید یا فریاد بزنید: «چطور جرات کردی این طوری با من صحبت کنی؟» فراموش نکنید وظیفه شما به‌عنوان والد این است که به فرزندتان شیوه رفتارکردن صحیح را بیاموزید و به او کمک کنید تا تبدیل به یک بزرگسال مودب شود.

 فریادزدن یا خشمگین‌شدن باعث ورود شما در جنگ قدرت با کودک بی‌ ادب می‌شود. در رفتار با کودک بی ادب خونسرد بمانید، از واکنش بیش‌از‌حد خودداری کنید و محدودیت‌های واضحی در مورد این که چه چیزی تحمل می‌شود و چه چیزی قابل تحمل نیست، تعیین کنید. بی‌احترامی به کودک در پاسخ به رفتار بی‌ادبانه او در راستای آموزش احترام، به‌ندرت کارساز است. 

۲- با کودک بی‌ادب، قاطعانه برخورد کنید

قطعا هیچ والدی قصد تشویق فرزند خود را برای بی‌احترامی به دیگران ندارد، اما برخی اوقات به‌طور ناخواسته از این رفتارهای بی‌ ادبانه کودک چشم‌پوشی می‌کند. به‌عنوان مثال فرض کنید یکی از معلمان فرزند شما تکالیف بسیار سنگینی به او داده است. هنگامی که او شروع به بی‌احترامی یا شکایت از معلمش می‌کند، شما هم به‌طور قلبی با او موافق هستید (حداقل تا حدی). اگر شما هم از رفتارهای بی‌ ادبانه کودک چشم‌پوشی کرده و او را تایید کنید، فرزندتان چه پیامی دریافت خواهد کرد؟ او می‌فهمد که وقتی با کسی موافق نیست، رفتار بی‌احترامی قابل قبول و حتی مفید است. بهتر است در این مواقع برای رفتار با کودک بی‌ ادب و جلوگیری از لوس‌شدن کودک، در اولین قدم با فرزند خود همدلی کرده و احساسات او را تایید کنید و سپس راه‌حل ارائه دهید. 

به‌عنوان مثال بگویید: «می‌فهمم که تو در حال حاضر احساس خستگی و ناامیدی می‌کنی اما این تکلیف رو به قسمتای کوچولو تقسیم کنی شاید اوضاع بهتر بشه». هنگامی که این کار را انجام دادید، به کودک بی‌ ادب یادآوری کنید که اگرچه احساسات او قابل قبول است، اما بی‌ادبی در هیچ موقعیتی قابل پذیرش نیست. همچنین شما می‌توانید درباره روش‌های محترمانه‌ای که فرزند شما می‌تواند با معلم درباره مشکلش حرف بزند، صحبت کنید. 

همچنین بهتر است در رفتار با کودک بی‌ ادب در شرایطی که شما وفرزندتان تنها هستید به او رفتارهای غیرمحترمانه‌اش را یادآوری کنید. مثلا بگویید «من متوجه شدم اون روز وقتی دوستت اسباب‌بازیتو برداشت، یه حرف زشت بهش زدی. می‌دونی این حرف بدیه و بقیه رو ناراحت می‌کنه؟ به‌جای این حرف وقتی ناراحتی چطوری می‌تونی با دوستت حرف بزنی؟»

۳- کودک بی‌ ادب را تنبیه نکنید

خیلی از اوقات بدرفتاری یا بی‌احترامی بچه‌ها، والدین را به سمت تنبیه‌ کودکان سوق می‌دهد. فراموش نکنید که تنبیه به فرزند شما نمی‌آموزد که چگونه خشم خود را کنترل کرده یا مودبانه درخواست خود را مطرح کند. حتی ممکن است باعث ایجاد گسست در روابط والد و فرزند شما می‌شود. تنبیه‌های بدنی مانند کتک‌زدن در رفتار با کودک بی‌ ادب سال‌هاست منسوخ شده و  نه تنها در بهبود رفتار کودک بی‌اثر است، بلکه با پیامدهای نامطلوبی از جمله پرخاشگری، مشکلات سلامت روان، اختلال در توانایی شناختی و سوء‌مصرف مواد در نوجوانی و بزرگسالی مرتبط است. برخی از والدین اصرار دارند که تنبیه برای آموزش کودکان بی‌ ادب ضروری است. باید بگوییم انبوهی از مطالعات تحقیقاتی وجود دارد که ثابت می‌کند  تنبیه کودکان باید به‌عنوان آخرین راهکار مورد استفاده قرار بگیرد و آن‌ هم تحت شرایط خاص و با قوانین ویژه‌ای که توسط روانشناسان کودک و با نظارت آن‌ها انجام می‌شود.

۴- به کودک بی‌ ادب، رفتارهای محترمانه جایگزین را آموزش دهید

در برخورد با کودکی که رفتار بی‌ ادبانه نشان می‌دهد بهتر است به آموزش مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی بپردازید. شما نمی‌توانید صرفا به کودکان بی‌ ادب بگویید که چه رفتاری غیرقابل قبول است. بلکه باید رفتارهای صحیح جایگزین را نیز به آن‌ها ارائه دهید. برای مثال اگر در حال صحبت با فرد دیگری هستید و فرزندتان مدام مکالمه‌تان را قطع می‌کند، بهتر است در مرحله اول از تکنیک‌های آموزش صبر به کودکان استفاده کنید. سپس یک راه جایگزین به کودک بی‌ ادب ارائه دهید. مثلا به او بگویید هر موقع احساس کرد نیاز به صحبت با شما دارد می‌تواند به‌جای ضربه‌زدن به شما، جیغ‌کشیدن یا بددهنی‌کردن، فقط آرام دست شما را فشار دهد. این راهکارها به بچه‌های بی‌ ادب کمک می‌کند تا بفهمند که راهکارهای غیرمحترمانه پاسخگو نیست و راه‌های دیگر شاید زودتر و سریع‌تر نیازهای آن‌ها را برطرف کند. روانشناس کودک در تهران می تواند به شما کمک کند

خجسته بازدید : 34 سه شنبه 24 بهمن 1402 نظرات (0)

اولین علت لجبازی کودکان را می توان درخواست های غیر معقول آن ها دانست. کودکان به دلیل آن که هنوز درک کاملی از محیط پیرامون و روابط علت و معلولی موجود در نظام زندگی ندارند، نمی توانند بسیاری از مسائل را درک کنند. به عنوان مثال شاید در نیمه شب از شما رفتن به شهر بازی یا سینما را طلب کنند. یا در مثالی دیگر از شما بخواهند که یکی از ستارگان آسمان را برایشان تهیه کنید. گرچه در ذهن بزرگسالان، عدم تامین این موارد کاملا بدیهی است، اما از نظر کودکان این چنین به نظر نرسیده و سبب بروز لجبازی در آن ها می شود. برای ارتباط با مشاور کودک و نوجوان خوب درتهران  اینجا کلیک کنید

دومین علت شایع برای لجبازی کودکان را می توان زیاده خواهی آن ها برشمرد. کودکان به دلیل همان درک ناقصی که در بخش قبل اشاره کردیم، برایشان بسیاری از مسائل قابل فهم نیست. لذا بسیار پیش می آید که در مورد غذا، لباس، اسباب بازی و ... میزان زیادی را طلب کنند، گرچه از عهده ی خوردن، پوشیدن و بازی کردن با آن ها برنخواهند آمد، اما در ابتدای کار تمام سعی خود را می کنند تا مالک همه ی آن ها شوند. در اکثر مواقع نیز با ممانعت غیر اصولی اطرافیان مواجه شده و لجبازی در آن ها پرورش می یابد. 

سومین علت لجبازی کودکان نیز عدم تمایل به انجام وظایف می باشد. این که کودکان تمایلی به انجام کارهای شخصی خود نداشته باشند و بخواهند که همه ی آن ها را والدینشان به عهده بگیرند کاملا قابل تصور است. مسلما کودکان ترجیح می دهند به جای آن که اتاق خود را مرتب کنند، آن را به هم بریزند. به جای آن که لباس خود را بپوشند، این لباس توسط مادر به آن ها پوشانده شود.

در مورد غذا خوردن و سایر مسائل نیز همین امر صادق است. حتی ممکن است هنگام بازی و نقاشی از والدین بخواهند که نقاشی را کشیده و کاملا رنگ کنند و خود تنها تماشاچی باشند. در واقع آن ها ترجیح می دهند تا کارهای راحت تر را انجام داده و همواره مشغول بازی باشند. اما به هیچ وجه پذیرفتنی نیست که همه ی وظایف یک کودک را والدین او به عهده گرفته و او هیچ مسئولیتی را به عهده نگیرد. 

اما علت دیگر لجبازی کودکان، بیان خواسته ها به صورت غیر مستقیم می باشد. کودکان در بسیاری موارد به دلیل آن که والدین فرصت کافی برای آن ها ندارند و یا توجه کافی به آن ها نمی کنند از لجبازی و بهانه گیری به عنوان حربه ای برای جلب توجه والدین استفاده می کنند. بنابراین شاید در پس لجبازی کودکان، نیازهای ناشناخته ی آن ها پنهان شده باشد. 

در بسیاری از موارد نیز دیده شده کودک لجباز بدون آن که از لجبازی درک درستی داشته باشد و آن را درست یا غلط، خوب یا بد بداند از آن به عنوان سنگ محک واکنش اطرافیان استفاده کرده تا بداند در مواقع مختلف آن ها چه رفتاری از خود نشان می دهند.

خجسته بازدید : 36 پنجشنبه 12 بهمن 1402 نظرات (0)

 گام برای تبدیل شدن به یک مشاور ازدواج

مرحله 1
مدرک لیسانس مربوطه را کسب کنید.
بسیاری از کالج ها و دانشگاه ها مدارک چهار ساله را به طور خاص برای مشاوره ازدواج ارائه می دهند. این مدارک می تواند در ازدواج و خانواده درمانی نیز باشد، زیرا این دو اصطلاح اغلب قابل تعویض هستند. سایر مدارک لیسانس مرتبط شامل روانشناسی، مددکاری اجتماعی یا مدرک مشابه است. با این حال، تقریباً هر مدرک لیسانس برای پذیرش در برنامه کارشناسی ارشد کافی خواهد بود.
گام 2
اخذ مدرک کارشناسی ارشد ازدواج و خانواده درمانی.
قبل از اینکه بتوانید حرفه خود را به عنوان یک مشاور ازدواج شروع کنید، باید حداقل مدرک کارشناسی ارشد کسب کنید. اکثر برنامه‌های کارشناسی ارشد نیز تخصص‌هایی را ارائه می‌دهند، بنابراین در اینجا می‌توانید نوعی مشاوره ازدواج را انتخاب کنید که با آنچه می‌خواهید مطابقت دارد.
مرحله 3
کسب تجربه بالینی در این زمینه.
برای تبدیل شدن به یک مشاور ازدواج دارای مجوز، باید تجربه بالینی کسب کنید. قبل از اینکه بتوانید مسیر شغلی خود را ادامه دهید، باید بین 2000 تا 4000 ساعت را در یک محیط تحت نظارت کامل کنید. انتظار داشته باشید که قبل از واجد شرایط بودن برای مجوز، حدود 2 سال تجربه بالینی کسب کنید.
مرحله 4
در ایالت خود مجوز کسب کنید.
پس از اتمام تجربه بالینی و کسب مدرک کارشناسی ارشد، احتمالاً تمام پیش نیازهای مجوز را برآورده کرده اید. به خاطر داشته باشید که مجوز از ایالت به ایالت دیگر متفاوت است، بنابراین تکمیل الزامات در یک ایالت ممکن است برای دیگری رضایت بخش نباشد.
مرحله 5
برای حفظ مجوز به تحصیلات خود ادامه دهید.
برخی از مشاوران ازدواج برای ادامه تحصیل با مدرک دکترا انتخاب می کنند. این می تواند زمینه شما را گسترش دهد و فرصت های جدیدی را باز کند. همچنین، بسیاری از ایالت ها از شما می خواهند که تحصیلات خود را ادامه دهید تا واجد شرایط تمدید مجوز خود باشید. این از ایالت به ایالت متفاوت است و دوره هایی که باید بگذرانید نیز ممکن است متفاوت باشد.
خجسته بازدید : 33 چهارشنبه 11 بهمن 1402 نظرات (0)

درمان افسردگی معمولاً شامل دارو درمانی، روان درمانی یا ترکیبی از این دو است. در سال‌های اخیر، روش‌های درمانی جدیدی برای درمان افسردگی نیز مورد بررسی قرار گرفته است که از جمله آنها می‌توان به نوروفیدبک، تی دی سی اس و لورتا اشاره کرد.

درمان افسردگی با استفاده از نوروفیدبک، تی دی سی اس و لورتا (نروفیدبک عمیق) در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان صورت می‌گیرد.

 

 

نوروفیدبک

نوروفیدبک یک روش درمانی است که به افراد کمک می‌کند تا الگوهای فعالیت مغز خود را کنترل کنند. در این روش، از الکترودهایی برای ثبت فعالیت الکتریکی مغز استفاده می‌شود. سپس، این اطلاعات به صورت بصری یا شنیداری به فرد ارائه می‌شود تا بتواند الگوهای فعالیت مغز خود را مشاهده یا بشنود. با گذشت زمان، فرد یاد می‌گیرد که الگوهای فعالیت مغز خود را تغییر دهد تا علائم افسردگی خود را کاهش دهد.

تی دی سی اس

تی دی سی اس یک روش درمانی است که از تحریک الکتریکی مغز برای درمان اختلالات استفاده می‌کند. در این روش، از الکترودهایی برای ارسال جریان الکتریکی خفیف به مغز استفاده می‌شود. این جریان الکتریکی می‌تواند به بهبود عملکرد مغز و کاهش علائم افسردگی کمک کند.

لورتا

لورتا یک نوع پیشرفته از نوروفیدبک است که از امواج مغناطیسی برای ثبت فعالیت مغز استفاده می‌کند. این روش به پزشکان اجازه می‌دهد تا فعالیت مغز را با وضوح و دقت بیشتری نسبت به نوروفیدبک سنتی مشاهده کنند.

 

گروه روانشناسی و روانپزشکی ویان با بهره‌گیری از بهترین روانشناسان و مشاوران، این امکان را در اختیار شما قرار می‌دهند تا از نوین‌ترین روش‌های درمان برای بهبود افسردگی خود بهره ببرید.

مزایا و معایب درمان افسردگی با استفاده از نوروفیدبک، تی دی سی اس و لورتا

مزایا:

  • این روش‌ها معمولاً عوارض جانبی کمی دارند.
  • این روش‌ها می‌توانند به بهبود سریع علائم افسردگی کمک کنند.
  • این روش‌ها می‌توانند به کاهش نیاز به دارو کمک کنند.

معایب:

  • این روش‌ها می‌توانند هزینه داشته باشند.
  • این روش‌ها به زمان و تلاش زیادی نیاز دارند.

 

خجسته بازدید : 36 سه شنبه 10 بهمن 1402 نظرات (0)

 

آسیب نخاعی شامل آسیب به هر قسمت از نخاع یا اعصاب در انتهای کانال نخاعی است. آنها اغلب باعث تغییرات دائمی در قدرت، حس و سایر عملکردهای بدن در زیر محل آسیب می شوند. آسیب های نخاعی می تواند کامل یا ناقص باشد.

  • با یک آسیب کامل نخاعی، طناب نمی تواند سیگنال هایی را کمتر از سطح آسیب ارسال یا دریافت کند. در نتیجه، بیمار زیر آسیب فلج می شود.
  • با یک آسیب ناقص، مقداری حرکت و احساس در زیر آسیب وجود دارد.

آسیب نخاع باعث می شود

آسیب های نخاعی ناشی از آسیب به مهره ها، رباط ها یا دیسک های ستون فقرات یا خود نخاع است. آسیب نخاعی ناشی از ضربه شدید و ناگهانی به ستون فقرات است که باعث شکستگی، دررفتگی، له شدن یا فشرده شدن یک یا چند مهره می شود.

برخی از علل آسیب های نخاعی عبارتند از:

  • تصادفات وسایل نقلیه موتوری
  • سقوط
  • فعالیت های ورزشی و تفریحی
  • بیماری ها
  • تصادفات

علائم آسیب نخاعی

علائم آسیب های نخاعی به شدت آسیب و ناحیه آسیب دیده نخاع بستگی دارد. برخی از علائم عبارتند از:

  • از دست دادن حرکت
  • از دست دادن حس، از جمله توانایی احساس گرما، سرما و لمس
  • از دست دادن کنترل روده یا مثانه
  • فعالیت های رفلکس اغراق آمیز یا اسپاسم
  • تغییرات در عملکرد جنسی، حساسیت جنسی و باروری
  • درد یا احساس سوزش شدید ناشی از آسیب به رشته های عصبی در نخاع شما
  • مشکل در تنفس، سرفه یا تخلیه ترشحات از ریه های شما

علائم و نشانه های اورژانسی آسیب نخاعی

  • کمردرد شدید یا فشار در گردن، سر یا پشت شما
  • ضعف یا فلج در هر قسمت از بدن شما
  • بی‌حسی، گزگز یا از دست دادن حس در دست‌ها، انگشتان دست، پاها یا انگشتان پا
  • از دست دادن کنترل مثانه یا روده
  • مشکل در تعادل و راه رفتن
  • اختلال در تنفس پس از آسیب
  • گردن یا پشتی که به طرز عجیبی قرار گرفته یا پیچ خورده است
خجسته بازدید : 34 دوشنبه 09 بهمن 1402 نظرات (0)
 

تست های غربالگری رایگان آنلاین وجود دارد که می توانید به آنها دسترسی داشته باشید.همچنین یک ابزار غربالگری برای کودکان وجود دارد. به عنوان والدین می توانید یک پرسشنامه را پر کنید و همچنین از فرزندتان بخواهید پرسشنامه دیگری را پر کند.

ابزارهای غربالگری سلامت روان تنها چند دقیقه طول می کشد تا نتایج آنی را دریافت کنید. به شما امتیاز داده می شود و در مورد اینکه چگونه ممکن است بخواهید ادامه دهید به شما توصیه می شود.

به عنوان مثال، ممکن است به شما توصیه شود که آزمایش غربالگری دیگری انجام دهید زیرا شرایطی مانند اضطراب و افسردگی اغلب دست به دست هم می دهند. ابزار غربالگری ممکن است به شما پیشنهاد کند که باید نتایج را به یک دکتر روانشناس نشان دهید تا در مورد اینکه آیا ممکن است بیماری روانی داشته باشید یا خیر، صحبت کنید.

تست های روانشناسی توسط دکتر روانشناس 

ممکن است مواردی در سلامت روان افراد وجود داشته باشد که آزمایش روانشناسی ضروری باشد. آزمون‌های روان‌شناختی ابزارهای ارزیابی هستند که توسط روانشناسان انجام می‌شود. برخی از انواع مختلف تست‌های روان‌شناختی که ممکن است برای کمک به تشخیص مشکلات روانی افراد استفاده شوند به شرح زیر است:

  • مقیاس اضطراب همیلتون (HAM-A)
  • تست اسکیزوفرنی و نشانگر روان پریشی اولیه (STEP)
  • مقیاس وسواس اجباری ییل-براون
  • پرسشنامه افسردگی بک (BDI)
  • مقیاس تجربیات تجزیه ای
  • پرسشنامه غربالگری طیف دوقطبی گلدبرگ

آزمایش ها و تست های روانشناسی به دلایل مختلفی استفاده می شود. گاهی اوقات، آزمایش برای کمک به وضوح در مورد تشخیص مورد نیاز است. تست های دیگر ممکن است به شناسایی ضریب هوشی یا هر گونه ناتوانی یادگیری فرد کمک کند. برخی از این تست ها ممکن است آسیب های مغزی و زوال عقل را تشخیص دهند.

آزمون‌های روانشناسی ممکن است از طریق تلفن و رایانه انجام شوند، یا ممکن است به صورت کتبی یا شفاهی انجام شوند. آنها ممکن است شامل یک سری سؤالات باشند که در آن از یک فرد خواسته می شود اطلاعاتی در مورد اینکه چند بار علائم خاصی را تجربه می کند ارائه دهد یا ممکن است از آنها خواسته شود عباراتی را انتخاب کنند که به بهترین وجه نحوه تفکر، احساس و رفتار آنها را توصیف کند.

خجسته بازدید : 33 سه شنبه 26 دی 1402 نظرات (0)

اکثر زوج ها با هم دعوا می کنند، اما بیشتر آنها دعوای خود را در فضای مجازی منتشر نمی کنند. حتی معدود افرادی که دعوا نمی کنند ممکن است مشکلات دیگری یا رابطه ای دورتر از رابطه ای که برای خود می خواهید داشته باشند.

اینگونه فکر کنید: ما بهترین لحظات خود را در شبکه های اجتماعی نه فقط برای اینکه  خوب به نظر برسیم  ، بلکه برای ایجاد  احساس  خوب در خودمان پست می کنیم. تعداد کمی از مردم از فیدهای خود برای به اشتراک گذاشتن تصویری کاملاً دقیق از آنچه زندگی برای آنها در بیشتر مواقع به نظر می رسد استفاده می کنند.

نکته بعدی: تقریباً هر کسی که با هم زندگی می کند گاهی اوقات دعوا می کند و دعوا در یک زوج شدیدتر است، زیرا احساسات بالاتر است و بیشتر در خطر است. یافتن هارمونی درونی به اندازه کافی سخت است و یافتن هماهنگی با شخص دیگری حتی سخت تر است.

سازش تنها راه برای به نتیجه رساندن یک رابطه است، اما شما نمی توانید در مورد همه چیز مصالحه کنید. بعضی چیزها هستند که نمی توانید آنها را کنار بگذارید یا بپذیرید. و این خوب است - این نشانه ای است که شما مرزهای سالمی دارید. اما همچنین به این معنی است که شما درگیری خواهید داشت. بخشی از "انتخاب نبردهای خود" این است که شما گاهی اوقات مبارزه را انتخاب می کنید.

اینکه دعواهای شما نشان دهنده این است که رابطه شما در پریشانی است یا خیر، بستگی به نحوه دعوای شما، نحوه حل دعواهایتان و احساسی که بعد از آن دارید دارد.

اگر زیاد دعوا می کنید، ممکن است نشانه آن باشد که به کمک خارجی نیاز دارید. اما ممکن است اینطور نباشد. این ممکن است یک پویایی طبیعی در یک رابطه پرشور و به طور کلی شاد باشد.

اگر بعد از دعوا احساس بهتری دارید، این نشان می دهد که دعواها سازنده هستند و رابطه شما کارآمد است. احتمالاً بدتر است اگر به طور کلی مبارزه را متوقف کرده باشید و خود را از هم جدا کرده باشید. با این حال در مواقع استرس، کمی فاصله گرفتن نیز طبیعی است.

بنابراین، اگر همین اتفاق در زوج‌های سالم و مضطر می‌افتد، چگونه می‌توانید بفهمید که آیا نیاز به نگرانی دارید؟ برای بینش بیشتر، بیایید دو زوج را ملاقات کنیم و از داستان های آنها درس بگیریم.

خجسته بازدید : 37 دوشنبه 18 دی 1402 نظرات (0)

 

درمان می تواند به بسیاری از افراد، از جمله افرادی که شدیدترین اشکال اختلال دوقطبی را دارند، کمک کند. یک برنامه درمانی مؤثر معمولاً شامل ترکیبی از دارو درمانی و روان درمانی است که گفتار درمانی نیز نامیده می شود.

اختلال دوقطبی یک بیماری مادام العمر است. اپیزودهای شیدایی و افسردگی معمولاً با گذشت زمان بازمی‌گردند. بین دوره‌ها، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بدون تغییرات خلقی هستند، اما برخی از افراد ممکن است علائم طولانی مدت داشته باشند. درمان طولانی مدت و مداوم می تواند به افراد در مدیریت این علائم کمک کند.

داروها

برخی از داروها می توانند به مدیریت علائم اختلال دوقطبی کمک کنند. برخی از افراد ممکن است نیاز داشته باشند که داروهای مختلف را امتحان کنند و با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود برای یافتن داروهایی که بهترین کار را دارند، همکاری کنند.

رایج ترین انواع داروهایی که ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی تجویز می کنند شامل تثبیت کننده های خلق و خو و آنتی سایکوتیک های غیر معمول است. تثبیت‌کننده‌های خلق و خو مانند لیتیوم یا والپروات می‌توانند به پیشگیری از اپیزودهای خلقی یا کاهش شدت آن کمک کنند. لیتیوم همچنین می تواند خطر خودکشی را کاهش دهد. ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی ممکن است داروهایی را که خواب یا اضطراب را هدف قرار می دهند به عنوان بخشی از برنامه درمانی بگنجانند.

اگرچه افسردگی دوقطبی اغلب با داروهای ضد افسردگی درمان می شود ، اما یک تثبیت کننده خلق و خوی نیز باید مصرف شود - تسخیر ضد افسردگی بدون تثبیت کننده خلق و خوی می تواند یک قسمت مانیک یا دوچرخه سواری سریع را در فرد مبتلا به اختلال دو قطبی ایجاد کند.

از آنجا که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در هنگام افسردگی بیشتر از زمانی که شیدایی یا هیپومانیا را تجربه می کنند ، به دنبال کمک هستند ، برای ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی مهم است که یک تاریخچه پزشکی دقیق را انجام دهند تا اطمینان حاصل شود که اختلال دو قطبی به دلیل افسردگی اشتباه نمی شود.

افرادی که دارو مصرف می کنند باید:

  • برای درک خطرات و مزایای دارو با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی آنها صحبت کنید.
  • به ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود در مورد داروهای تجویزی، داروهای بدون نسخه یا مکمل هایی که قبلاً مصرف می کنند، اطلاع دهید.
  • هر گونه نگرانی در مورد عوارض جانبی را فوراً به یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی گزارش دهید. ممکن است پزشک نیاز به تغییر دوز داشته باشد یا داروی دیگری را امتحان کند.
  • به یاد داشته باشید که داروهای اختلال دوقطبی باید به طور مداوم، طبق تجویز، مصرف شود، حتی زمانی که فرد احساس خوبی دارد.
خجسته بازدید : 41 دوشنبه 18 دی 1402 نظرات (0)
  • آبسه مغزی یک عفونت در مغز شماست. این یک اورژانس پزشکی است که نیاز به درمان فوری دارد.
  • علائم می تواند شامل سردرد، تب، تغییر در هوشیاری، گیجی، سفتی گردن، استفراغ، تشنج، ضعف، مشکل در حرکت و تغییر در بینایی باشد.
  • درمان با آنتی بیوتیک های قوی، گاهی همراه با داروهای دیگر مانند استروئیدها و داروهایی برای جلوگیری از تشنج است. ممکن است برای تخلیه مایع از آبسه یا برداشتن کامل آن به جراحی نیاز باشد.

مراحل بعدی

نکاتی که به شما کمک می کند از بازدید از ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود بیشترین بهره را ببرید:

  • دلیل بازدید خود را بدانید و بدانید که چه اتفاقی می‌افتد.
  • قبل از بازدید، سؤالاتی را که می خواهید به آنها پاسخ دهید، یادداشت کنید.
  • شخصی را با خود بیاورید تا به شما کمک کند سؤال بپرسید و آنچه را که ارائه دهنده به شما می گوید به خاطر بسپارید.
  • در ویزیت، نام تشخیص جدید و هر گونه دارو، درمان یا آزمایش جدید را یادداشت کنید. همچنین هر دستورالعمل جدیدی که ارائه دهنده به شما می دهد را یادداشت کنید.
  • بدانید که چرا یک دارو یا درمان جدید تجویز می شود و چگونه به شما کمک می کند. همچنین بدانید که چه عوارضی دارد.
  • بپرسید که آیا بیماری شما به روش های دیگری قابل درمان است یا خیر.
  • بدانید چرا یک آزمایش یا روش توصیه می شود و نتایج چه معنایی می تواند داشته باشد.
  • بدانید اگر دارو را مصرف نمی کنید یا آزمایش یا روش انجام نمی دهید چه انتظاری دارید.
  • اگر قرار ملاقات بعدی دارید، تاریخ، زمان و هدف آن بازدید را یادداشت کنید.
  • بدانید اگر سوالی دارید چگونه می توانید با ارائه دهنده خود تماس بگیرید.
خجسته بازدید : 33 سه شنبه 12 دی 1402 نظرات (0)

روانشناس، روانپزشک، روان درمانگر، کوچک شود. به می-به، به-ماه-به؟ یا مفاهیم کاملا متفاوت؟

گمان من این است که اکثر مردم تصور می کنند که همه آنها متفاوت هستند، آنها فقط نمی توانند انگشت خود را روی آن بگذارند. خوب، انگشت اینجاست.

من نسخه کوتاه و طولانی را به شما می دهم. نسخه کوتاه به سادگی این است:

  • روانپزشکان اختلالات روانی را درمان می کنند. آنها باید پزشک باشند.
  • روانشناسان رفتار انسان و ذهن انسان را مطالعه می کنند و کسانی که با افراد مبتلا به اختلالات در محیط های بیمارستانی کار می کنند روانشناس بالینی هستند.
  • روان درمانگران با استفاده از گفتار درمانی به افراد کمک می کنند تا با مشکلات روانی مقابله کنند. آنها می توانند روانپزشک یا روانشناس باشند یا فقط در آن نوع خاص از گفتار درمانی آموزش دیده باشند.
  • " کوچک کردن " نامی برای هر یک از موارد فوق است. (بله، این به این معنی است که این یک اصطلاح ساده است.)

پس این نسخه کوتاه است. اگر نسخه طولانی را می خواهید (به علاوه کمی از داستان من)، ادامه دهید.

چگونه به روانپزشکی علاقه مند شدم…

راستش من ابتدا به روانشناسی علاقه مند شدم. نمی‌توانم دقیقاً بگویم چه زمانی به آن علاقه مند شد، اما اولین چیزی که به یاد می‌آورم زمانی بود که حدود هشت یا نه ساله بودم. در کتابخانه پدربزرگم به کتابی برخورد کردم با عنوان حسادت کودکان (اگر نامش را درست به خاطر بیاورم). (در آن زمان هر فرصتی را که به دست می آوردم در آن مکان جستجو می کردم). من کاملاً مجذوب این ایده بودم که بچه‌ها می‌توانند حسادت کنند (به این فکر نمی‌کنم که من خودم هنوز یکی بودم).

و اینگونه شروع کردم. من همچنان به جنبه های روانی فیلم هایی که می دیدم و کتاب هایی که می خواندم علاقه مند بودم. آن موقع اسمش را اینطوری نمی گذاشتم، اما بعداً، وقتی بزرگتر بودم، فهمیدم که بهترین های من همیشه آنهایی بودند که به نحوی درک عمیق تری از نحوه کار ذهن مردم برایم ایجاد می کردند.

هرچند در مدرسه روانشناسی نخواندم. چون می دانید، آن زمان ما به این باور تربیت شدیم که اگر واقعاً باهوش هستید، باید پزشکی یا مهندسی انجام دهید. و به هر حال یک روانشناس چه نوع شغلی را انجام می دهد؟ (بله، ما در آن زمان چنین سؤالاتی پرسیدیم. یا بهتر است بگوییم، مردم پرسیدند و شما متوجه شدید که پاسخی ندارید. به خاطر داشته باشید، اینترنت هنوز چیزی نبود.)

به هر حال، من به تحصیل در رشته پزشکی ادامه دادم و به همان اندازه که از آن لذت بردم، در طول مسیر متوجه شدم که بیشتر به ذهن علاقه مند هستم تا بدن. یک جور عجیب و غریب، با توجه به علاقه دیگران (در آن زمان) به جراحی، داخلی و زنان و زایمان، اما آنجا بود. به جز اینکه مطمئن نبودم بخواهم روی اختلالات روانی تمرکز کنم. این با وجود اینکه از پست روانپزشکی من به عنوان یک دانشجوی پزشکی کاملاً لذت بردم. فقط احساس محدودیت می کرد: فکر می کردم علاقه من بیشتر به روانشناسی بود تا روانپزشکی. بیشتر در ذهن به عنوان یک کل، تا در درمان اختلالات روانی.

تمام کردن مدرسه و کارآموزی طول کشید تا بفهمم، یک روز، مثل یک پیچ و خم عجیب، همان کاری بود که من واقعاً می خواستم انجام دهم.

همانطور که مشخص شد، آخرین مهلت درخواست برای آزمون های ورودی دستیاری (معروف به "Primaries") حدود دو هفته از روزی بود که من عیسی داشتم. من باید فرم‌ها را به جایی که سال اجباری خدمت جوانی‌ام را انجام می‌دادم پیک می‌کردم و بعد از اینکه آنها را پر کردم به لاگوس برمی‌گشتم تا ضرب‌الاجل را پشت سر بگذارم.

خجسته بازدید : 26 چهارشنبه 06 دی 1402 نظرات (0)

 

تومورهای ناحیه پینه آل در ناحیه پینه آل مغز تشکیل می شوند. این ناحیه در عمق وسط مغز قرار دارد. تومورهای ناحیه صنوبری از سلول های بنیادی نزدیک غده صنوبری به وجود می آیند .

آیا تومورهای ناحیه پینه آل گسترش می یابند؟

تومورهای ناحیه پینه آل می توانند از طریق مایع مغزی نخاعی (CSF) به سایر نواحی در CNS گسترش یابند .

علائم تومور ناحیه پینه آل چیست؟

علائم مربوط به تومورهای ناحیه پینه آل به محل تومور بستگی دارد. در اینجا برخی از علائم احتمالی وجود دارد.

علائم تومور ناحیه پینه آل

تومورهای ناحیه پینه آل ممکن است باعث افزایش فشار داخل جمجمه به دلیل تولید بیش از حد CSF یا انسداد جریان طبیعی آن شوند. این مشکل به عنوان هیدروسفالی شناخته می شود.

علائم و نشانه های هیدروسفالی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • سردرد
  • حالت تهوع
  • استفراغ
  • مشکل در حرکات چشم
  • مشکل در تعادل
  • مشکل در راه رفتن

تومورهای ناحیه پینه آل برای چه کسانی تشخیص داده می شود؟

تومورهای ناحیه پینه آل در کودکان و بزرگسالان جوان تا میانسال رخ می دهد. پینئوبلاستوما در 20 سال اول زندگی شایع تر است. همه تومورها، به جز تومورهای پاپیلاری ناحیه پینه آل، در زنان کمی بیشتر از مردان ایجاد می‌شوند. آنها بیشتر در افراد سیاه پوست دیده می شوند. تخمین زده می شود که 1297 نفر با این تومور در ایالات متحده زندگی می کنند.

خجسته بازدید : 27 دوشنبه 04 دی 1402 نظرات (0)

بیماری دیسک کمر به دلیل تغییر در ساختار دیسک نرمال ایجاد می شود. بیشتر اوقات، بیماری دیسک در نتیجه افزایش سن و شکسته شدن طبیعی دیسک رخ می دهد. گاهی اوقات، آسیب شدید می تواند باعث فتق دیسک طبیعی شود. همچنین آسیب ممکن است باعث بدتر شدن فتق دیسک شود.

خطرات بیماری دیسک کمر چیست؟

اگرچه سن شایع ترین خطر است، اما عدم تحرک بدنی می تواند باعث ضعیف شدن عضلات پشت و شکم شود که ممکن است به درستی از ستون فقرات حمایت نکنند. صدمات کمر نیز زمانی افزایش می‌یابد که افرادی که معمولاً   فعالیت بدنی ندارند در فعالیت‌های بیش از حد سخت شرکت کنند. کارهایی که نیاز به بلند کردن اجسام سنگین و پیچاندن ستون فقرات دارند نیز می توانند باعث آسیب به کمر شوند.

علائم بیماری دیسک کمر چیست؟

علائم بیماری دیسک کمر بسته به محل فتق دیسک و اینکه چه ریشه عصبی به آن فشار می آورد متفاوت است. اینها شایع ترین علائم بیماری دیسک کمر هستند:

  • کمر درد متناوب یا مداوم. این ممکن است با حرکت، سرفه، عطسه یا ایستادن برای مدت طولانی بدتر شود

  • اسپاسم عضلات پشت

  • سیاتیک - دردی که از پشت یا باسن شروع می شود و از پائین پا به ساق پا یا داخل پا می رسد.

  • ضعف عضلانی در پاها

  • بی حسی در پا یا پا

  • کاهش رفلکس در زانو یا مچ پا

  • تغییرات در عملکرد مثانه یا روده

علائم بیماری دیسک کمر ممکن است شبیه سایر شرایط یا مشکلات پزشکی باشد. همیشه برای تشخیص به پزشک خود مراجعه کنید.

خجسته بازدید : 29 چهارشنبه 29 آذر 1402 نظرات (0)

تومورهای مغزی اولیه به طور کلی بر اساس محل توسعه آنها طبقه بندی می شوند. برخی از تومورها در داخل بافت مغز ایجاد می شوند در حالی که برخی دیگر در نزدیکی (اما در خارج از مغز) ایجاد می شوند و بر بافت مغز فشار وارد می کنند. انواع مختلف تومور مغزی نیاز به درمان های متفاوتی دارند. انواع اصلی تومورهای مغزی اولیه عبارتند از:

  • مننژیوم اغلب خوش خیم است. آنها نه از خود بافت مغز بلکه از لایه های نازک و محافظ مغز به نام مننژ جوانه می زنند. مننژیوم به کندی رشد می کند و می تواند قبل از ایجاد علائم بسیار بزرگ شود. تقریباً یک سوم تومورهای مغزی مننژیوم هستند.
  • گلیوما ، یکی دیگر از انواع شایع تومور مغزی، از سلول‌هایی (به نام گلیا) در مغز ایجاد می‌شود که یک "چسب" محافظ و حمایتی در اطراف نورون‌ها تشکیل می‌دهند. بیشتر تومورهای بدخیم مغز گلیوم هستند. چندین نوع تومور از سلول های گلیال ایجاد می شوند که عبارتند از:
  • آستروسیتوم ها از سلول های مغزی ستاره ای شکل به نام آستروسیت ها ایجاد می شوند و شایع ترین شکل گلیوما هستند. آستروسیتومای تهاجمی که گلیوبلاستوما مولتی فرم نامیده می شود ، سریع ترین نوع تومور بدخیم مغزی است که رشد می کند. آستروسیتوم‌ها تمایل دارند مانند شاخک‌ها از طریق بافت طبیعی مغز پخش شوند و برداشتن آنها از طریق جراحی را دشوار می‌کند. آستروسیتوم ها بر اساس سرعت رشد آنها - از درجه بالا (سریع رشد) تا درجه پایین (با رشد آهسته) رتبه بندی می شوند.
  • الیگودندروسیتوم ها از سلول هایی به نام الیگودندروسیت ایجاد می شوند. آنها به احتمال زیاد آهسته رشد می کنند اما با گذشت زمان می توانند تهاجمی تر شوند. مانند آستروسیتوما، الیگودندروسیتوما تمایل به نفوذ به بافت طبیعی مغز دارند و برداشتن این نوع تومور را با جراحی دشوار می کند.
  • اپندیموم ها از سلول های اپاندیمی که در بطن ها یافت می شوند رشد می کنند. برخلاف آستروسیتوما و اولیگودندروسیتوما، این نوع تومور معمولاً به بافت طبیعی مغز رشد نمی‌کند و احتمال برداشتن آن با جراحی را افزایش می‌دهد. از آنجایی که این نوع تومور مغزی بطن ها را تحت تاثیر قرار می دهد، می تواند جریان مایع مغزی نخاعی را مسدود کند و باعث ایجاد وضعیتی به نام هیدروسفالی شود.
  • گلیوماهای مختلط تومورهایی هستند که از دو یا چند نوع سلول گلیوما شامل آستروسیتوما، الیگودندروسیتوم و اپاندیموم تشکیل شده‌اند. گلیوم های مختلط معمولا بر اساس رفتار تهاجمی ترین سلول های تومور درمان می شوند.

سایر انواع تومور مغزی

  • تومورهای هیپوفیز معمولاً تومورهای خوش خیمی هستند که از غده هیپوفیز شروع می شوند و حدود 15 درصد از کل تومورهای اولیه مغز را تشکیل می دهند.
  • کوردوما تومورهای نادر و با رشد آهسته ای هستند که در امتداد ستون فقرات ایجاد می شوند و گاهی اوقات به سایر قسمت های بدن متاستاز می دهند.
  • شوانوما که به آن نورومای آکوستیک، نورلیموم و شوانوم دهلیزی نیز گفته می شود، از سلول های شوان ایجاد می شود که پوشش محافظ اطراف رشته های عصبی را تشکیل می دهند. آنها معمولاً کند رشد و خوش خیم هستند.
  • گانگلیوگلیوما تومورهای بسیار نادری هستند که بیشتر در میان کودکان و بزرگسالان جوان شایع هستند و نورون ها و سلول های گلیال را درگیر می کنند.
  • کرانیوفارنژیوم در نزدیکی قاعده مغز رشد می کند و از آنجایی که در نزدیکی ناحیه هیپوفیز و اعصاب بینایی ایجاد می شود، ممکن است هنگام رشد بر روی هورمون ها و بینایی تأثیر بگذارد.
  • لنفوم ها تومورهای تهاجمی هستند که در سلول های سیستم ایمنی به نام لنفوسیت ها شروع می شوند. لنفوم‌هایی که از مغز شروع می‌شوند در میان افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند، مانند افراد مبتلا به HIV، شایع‌تر است.
  • مدولوبلاستوماها تومورهایی با رشد سریع هستند که از سلول‌های عصبی اکتودرمی در مخچه ایجاد می‌شوند.

درجه بندی تومور مغزی

در حالی که سایر انواع سرطان بر اساس سرعت پیشرفت بیماری و میزان فاصله از محل اولیه گسترش می‌یابند، سرطان‌های مغز و ستون فقرات تقریباً هرگز به سایر قسمت‌های بدن نمی‌روند. تومورهای مغزی بر اساس سرعت رشد و نحوه ظاهر شدن سلول ها در زیر میکروسکوپ درجه بندی می شوند:

  • درجه I یک بافت تومور خوش خیم است که به آرامی رشد می کند و بسیار شبیه سلول های طبیعی مغز است.
  • گرید II بافت بدخیمی است که نسبت به سلول‌های درجه یک نرمال‌تر به نظر می‌رسد.
  • درجه III سلول های بدخیم با رشد سریع (آناپلاستیک) را توصیف می کند که بسیار متفاوت از سلول های درجه I هستند.
  • درجه IV سلول های بدخیم با رشد سریعی هستند که غیرطبیعی ترین به نظر می رسند.

تومورهای مغزی با درجه پایین، کندتر از تومورهای درجه بالا رشد می کنند، اما ممکن است در طول زمان به تومورهای درجه بالا تبدیل شوند.

خجسته بازدید : 32 چهارشنبه 29 آذر 1402 نظرات (0)

 

فرآیندهای عصب‌بیولوژیکی که نوجوانی را تعریف می‌کنند و بر ریسک‌پذیری تأثیر می‌گذارند، پیچیده هستند و نقشی که ایفا می‌کنند به‌عنوان یک عامل کلیدی در رفتار نوجوان ظاهر می‌شود. این فرآیندها باید در زمینه رشد روانی و تأثیرات اجتماعی درک شوند. ب. برادفورد براون مروری بر رشد روانی اجتماعی و ریسک پذیری نوجوانان ارائه کرد و والری رینا تحقیقات اخیر در مورد استدلال و تصمیم گیری را همانطور که در ریسک پذیری نوجوانان به کار می رود بررسی کرد.

براون با وظایف روانی اجتماعی اولیه ای که نوجوانان باید انجام دهند آغاز کرد. به زبان ساده، چهار وظیفه کلیدی وجود دارد:

  1. برجسته شدن - توسعه هویت و دنبال کردن خودمختاری،
  2. تناسب - پیدا کردن وابستگی های راحت و جلب پذیرش از سوی همسالان،
  3. برای اندازه گیری - توسعه شایستگی و یافتن راه هایی برای دستیابی، و
  4. به دست گرفتن - تعهد دادن به اهداف، فعالیت ها و باورهای خاص.

او دو روش را شناسایی کرد که در آن این وظایف اساسی با خطراتی که نوجوانان متحمل می شوند مرتبط می شوند. اولاً، بسیاری از رفتارهای مخاطره آمیز می توانند انجام موفقیت آمیز این وظایف را تقویت کنند یا مانع انجام آن شوند. دوم، نوجوانان ممکن است به رفتارهای پرخطر روی بیاورند تا به خود کمک کنند تا با شکست در یکی از این زمینه ها کنار بیایند.

براون ابتدا به رابطه بین ریسک پذیری و رشد هویت نگاه کرد که توسط برخی از روانشناسان عمدتاً به عنوان یک فرآیند روانشناختی فردی و از سوی برخی دیگر بیشتر به عنوان یک فرآیند اجتماعی در نظر گرفته شده است. در دیدگاه اول، که در اصل با کار اریک اریکسون مرتبط بود، وظیفه به عنوان فرآیندی در نظر گرفته می‌شود که فرد از دیدگاه‌های دیگران، به‌ویژه والدین، فاصله می‌گیرد تا درک روشنی از اینکه فرد به‌عنوان یک شخص کیست و چگونه می‌خواهد. در دنیا رفتار کن هنگامی که این فرآیند موفقیت آمیز باشد، افراد احتمالاً از ریسک پذیری عمده اجتناب می کنند، اما برای افرادی که وضعیت هویت پراکنده تری دارند، ممکن است ارتباطی با مصرف مواد مخدر و سایر خطرات وجود داشته باشد. کسانی که دیدگاه دوم را در نظر می گیرند، فکر می کنند که افراد حس خود را از دنیای اجتماعی می گیرند و علاقه اصلی آنها به نحوه درک آنها و نحوه واکنش دیگران به آنها است. نتیجه ممکن است یک احساس هماهنگ و ایمن از خود باشد، اما برای افرادی که این فرآیند را در یک زمینه اجتماعی که در آن ریسک‌پذیری یک هنجار است، طی می‌کنند، احتمالاً بیشتر مستعد ریسک‌پذیری هستند. 

محققان مؤلفه‌های دیگری را شناسایی کرده‌اند که در شکل‌گیری هویت نیز نقش دارند، مانند شناسایی بر اساس جنسیت، قومیت و گرایش جنسی. بخشی از وظیفه نوجوانان این است که معیارهای این هویت های احتمالی را تشخیص دهند، آنها را ارزیابی کنند و تصمیم بگیرند که آیا و چگونه آنها را در احساس شخصی خود از خود بگنجانند یا خیر. این فرآیند چالش خاصی برای جوانان مهاجر است که اغلب باید هم فرهنگ خانواده و گروه قومی یا ملی و هم فرهنگی را که به آن مهاجرت کرده اند رمزگشایی کنند. تحقیقات بر روی جوانان مهاجر نشان داده است که در این شرایط، بسیاری از جوانان ترجیح می‌دهند یا به فرهنگ خانه خود پایبند باشند، با آداب و رسوم سنتی و سبک لباس پوشیدن مطابقت داشته باشند و شهرت یک پسر یا دختر خوب را به دست آورند، یا این گزینه را رد کنند. طرفداری از هویت آمریکایی تر. جهت گیری آمریکایی اغلب به معنای همراهی با همتایان ریسک پذیر است.

تعداد صفحات : 4

درباره ما
کلینیک روانپزشکی و رواننشاسی ویان مشاوره کودک نوجوان،مشاوره ازدواج و ..... درمان انواع اختلالات روانی مطب سعادت آباد تهران، سعادت آباد ضلع جنوب میدان کاج خ ۱۱شرقی یا مقدس پلاک ۳ واحد ۳۰۲ طبقه سوم  گروه کودک ۰۹۰۳۶۵۶۵۹۱۰-۰۲۱-۸۶۱۲۷۴۴۶-۰۲۱-۸۶۱۲۷۴۸۷  بزرگسال ۰۹۳۳۰۶۲۰۹۱۱-۰۹۳۳۰۶۲۰۵۱۹  مطب 22385718-26765933 (021)  مطب میرداماد تهران،میرداماد، میدان مادر، خیایان سنجابی، کوچه یکم، پلاک ۸، واحد هفده طبقه دوم  شماره تماس ۰۹۰۲۲۳۲۶۰۸۰-02122904886-021۲۲۹۰۴۸۸۷  مطب علامه تهران، علامه جنوبی، خیابان چهلم مرکزی، پلاک ۸، طبقه سوم  مطب علامه اطفال 021-86127487-021-86127446  مطب علامه بزرگسال 021-88572103-021-88583147
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 152
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 37
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 37
  • بازدید ماه : 362
  • بازدید سال : 4,999
  • بازدید کلی : 11,014